فرهنگی ،اجتماعی

ساخت وبلاگ

بدون تردید اتصال وارتباط مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی فرایندی می باشد که اگر صورت نپذیرد به هیچ عنوان نمی توان امیدوار به پیدایش تغییر و تحولی که رضایت برای ادامه کار و فعالیت را در پی داشته باشد بود واین درسیست که انسان از سال ها حضورو فعالیت خود درقالب و قاعده جامعه فرا گرفته است به نحوی که در هرنقطه ای از عالم آنکه نیاز به تغییر و تکامل داشته و منابع و امکانات آن را می باید از جامعه ونهادهای آن دریافت می کرده توانسته با واردنمودن احتیاجات خود در متن یک چرخه سالم انتقال اطلاعات آن را به گوش جامعه ومسئولان آن برساند در طرفه العینی با همراه نمودن دیگران با خود کوشش را به محصولی بدرد بخورتبدیل نموده و با ارائه آن به جامعه تسهیلاتی را در روند فعالیت های عموم مردم ایجادنموده است .

اما آنجا که مردم انتظاراتی داشته اند و برای تحقق آنها کسانی را که از دانش و تعهد بیشتری برخوردار بودند انتخاب نموده بودند تا مطابق با خواست ونیاز آنها دست به فعالیت بزنند در جریان امر بدلیل پیدایش موانعی و یا بروزشرایط ناخواسته ای نتوانسته اند ارتباط مستمر وپایداری با مسئولان خود داشته باشندهر روز بیش از گذشته منابع و فرصت های ساختن جامعه را در معرض خطر نابودی یافته اند وحتی با اعتراض و اقدامات چالش زای دیگر که هزینه های بس سنگینی را برفرد وجامعه تحمیل نموده نتوانسته اندحرف خود را به گوش مسئولان برسانند ویا تحولی را مطابق با خواست های خود شاهد باشند.

پس حلقه واسط بین مردم و مسئولان که برای استمرارارتباط و همراهی وجودش الزامی می باشد از کسانی تشکیل می گردد که می دانند اطلاعات ودانش عمومی برای تصمیم سازی و تصمیم گیری چه مقدار مهم وحیاتی می باشد و از این بابت است که خواب و راحتی را برخود حرام می گردانندتا بتواند با کشف آن چیزهایی که می تواند باعث افتراق و اختلاف گردد و انتقال آن به مسئولانی که موظفند تا از اختلاف و افتراق ممانعت نمایند جامعه را با تمام توان و در کمترین زمان به سوی اهداف متعالی خویش هدایت نمایند و این تعهدیست که در تارو پود جان وروح خبرنگار رسوخ می یابدو او را به جنگ تمام عواملی که می تواند باعث مغفول ماندن مشکلات و گرفتاری های مردم گرددو یا مسئولان را به دور ماندن از خواست واقعی مردم سوق دهد می فرستد.

اما بایدبه خاطر داشت که همه آنچه که تحت عنوان جامعه خبرنگاری نام می گیرد آنی نیست که عنوان شد بلکه خبرنگار انسانی می باشد که با برخورداری از بهره هوشی بالا می تواندبا در کنارهم قرار دادن آیتم های مختلف و ارائه تحلیلی واضح از آنچه که امکان وقوعش می رود باعث نزدیک شدن وجدان عمومی به زمان بروزرخداد ها شود تا با در کنار هم قرار گرفتن تمام عواملی که می توانندنقاط ضعف را پوشش و نقاط قوت را تقویت نماینداز آثار زهر بار رخداد ها کاسته شود واین هنریست که تنها با عشق به مردم و دلدادگی به معرفت و حقیقت در آدمی شکل می گیرد و هر آن کس که بخواهد این مهبط پرورش و تربیت انسان های وارسته را با نام و نان آلوده سازد وبا سواد خواندن ونوشتن و بدون بهره گیری از مولفه ها و آموزه های اخلاقی خود را خبرنگار بنامد در حقیقت نه تنها خبر نگار نیست بلکه جانوری موزیست که تنها هدف و هنرش ضربه زدن و بدنام نمودن خیل جان برکفان دل بدست گرفتگان عاشق مانفع ومصالح جامعه می باشد که به هر نحوی که شده باید افشاء وبدنام گردد تا با پا بیرون کشیدن از جایگاه مقدسی که باعث اعتلای انسان وانسانیت می گردد زمینه برای فعالیت آنانی که دانش و تعهد لازمه کار را دارند آماده شود.


فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 328 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:51

یکی از تفاوت های معمول بین جوامع توسعه یافته و عقب مانده در نوع نگاهی می باشد که در این دو نوع از جوامع به موضوع آمار اعمال می شود به نحوی که در جامعه توسعه یافته مسئولان حرفی به زبان نمی آورند مگر آنکه کلامشان توام با آمار و اعداد باشد و در جوامع عقب مانده مسئولان کلامی بر زبان نمی رانند که در آن از آمار و ارقام نشانه هایی وجود داشته باشد واز برای همین است که نه مردم می دانند که مسئولان چه کاری کرده اند ونه خودمسئولان می دانند و یا متوجه می شوندکه برای متقاعد نمودن مردم دراین موضوع که کار و خدمت ارائه شده به نفع مردم بوده از چه آیتم هایی استفاده بنمایند و برای همین هم هست که مدیری می آید ومدتی را برکرسی ریاست تکیه می زند و خودش معتقد می باشد که در این مدت کاری نموده کارستان ولی مردمی که می بایدبا وجود این کارستان تحولات چشمگیر و کمک کننده ای را مشاهذه بنمایند درپاسخ به این سئوال که آیا ازاین مسئول راضی می باشی و یا خدامات ارائه شده رضایت تو را در پی داشته است اگر اظهار بی اطلاعی از موضوع مسئولیت فرد موردنظر ننماید و تا حدودی در جریان باشد می گویدکه مگر فلان مدیر آمده بود تا کاری و یا خدمتی ارائه دهد او آمده بود تا صندلی خالی نماند ویا کرسی ریاست فلان اداره سهم فلان کس ویا خانواده بود و آن فرد هم از جمله اقوام وانصار آن خانواده ویا فرد بود و برای مدت مورد نظر باید بر آن صندلی تکیه می زد.

علت چنین ابهامی در موضوع نگاه مردم به جایگاه مسئولان تنها و تنها در عدم اطلاع رسانی شفاف توام با تکیه بر آمار و ارقام و نشانه های قابل درک است که متاسفانه به رسم معمول در سیستم رسمی و اداری ما تبدیل شده است که برای افزایش ارتباط مردم با مسئولان بایددر این زمینه فعالیت های با برنامه و تغییر دهنده ای صورت گیرد البته تغییراتی نه از مدل چیزی که شهرداری ابهربدان دست زده است مثلا شهرداری ابهر در وبسایت رسمی خود سه فایل اظهار نظر و یا نظر سنجی با عناوین نحوه برخورد کارمندان ومسئولان،نحوه رسیدگی و یا پاسخگویی به خواست وانتظار مردم و طرح تکریم ارباب رجوع گنجانده است که در ظاهر آیتم های گنجانده شده در این فایل ها بسیار خوب و گویا می باشند اما آیا شهردار و یا مسئولان دارای قدرت تصمیم این نهادبه این نظر سنجی توجه می نمایند و از آراء ارائه شده برای اعمال سیستم مدیریتی خوب بهره می برند؟

در جواب به این سئوال مناسب است که به نتایج نظر سنجی صورت گرفته تا به امروز توجه نماایم تا مشخص شود که اگر مورد توجه قرار گیرد و قرار برای باشد که بر مبنای نظر سنجی های صورت گرفته اقداماتی به انجام رسد این اقدامات منطقا چگونه باید باشد .

در نظر سنجی مربوط به نحوه برخورد کارکنان 53/8 درصدناراضی کامل، رضایت کامل12درصد، خوب 5/1درصد وتاحدودی ناراضی28درصد

در نظر سنجی رضایت از پاسخگویی به در خواست ها و ارائه خدمات

ناراضی 84/1،رضایت 15/9

در نظر سنجی طرح تکریم

بی توجهی 72/9 ، تا حدودی رعایت می شود 8/3 و رعایت می شود 18/8

خوب با چنین اظهار نظری که در سایت رسمی شهرداری صورت گرفته و همه متغییر ها دلالت بر نابه سامانی در شهرداری می باشد که باید به فوریت برطرف گردد آیا شهردار ابهراقدامی در جهت کنترل و برطرف نمودن مواردی که موجبات نارضایتی مردم را فراهم نموده به انجام رسانده است ؟

آیا شورای اسلامی شهر ابهر که در اصل کارنظارت براعمال شهردار و بدنه شهرداری را برعهده دارد با عنایت به ریز گزارش استخراج شده از وبسایت شهرداری در صدد اخذ توضیح از شهردار برخواهد آمد؟

آیا واحد های مسئول در فرمانداری و استانداری عنایتی به نظرسنجی صورت گرفته و لحاظ نظر مردم در اعمال تغییراتی که بتوان نگاه و انتظارمردم را تغییر دهد داشته اند و خواهند داشت؟

اینها سئوالاتی است که باید بدان ها توجه شودو گرنه مدیریت با منطق بخواهی ونخواهی این است ودگر هیچ نه می تواند سازمان را موفق نشان دهد ونه حکایت ازآن می تواند داشته باشدکه مردم از هزینه هایی که تحت عنوان ارائه خدمت به آنها می شود لذت ببرند

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 386 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:51

در وبگاه فرهنگ ابهرکه از حدود یک سال پیش فعالیت خودرا آغاز نموده گفتمانی را از جوانان فکور و صاحب اندیشه ابهر دیدم که می تواندبرای من یک افتخار تلقی گردد وآن هم از این جهت که می بینم می شود در این شهر حرف زد ،انتقاد نمود و در مقابل حرف دیگران را هم شنید هرچند که تلخی هایی هم دراین تعامل وجود دارد که می شود آن را به خاطر ناآمادگی وبی تمرینی گذاشت و امید وار به این شد که با تمرین وممارست و تجربه نتایج خوب و بد از بار منفی وتلخ موضوع کاست وروندی زیبا وسالم از گفتگو را راه انداخت وبا پیشرفت و عمومی نمودن آن امید وار به کسب نتایج استاندارد وحرفه ای شد اما برای اینکه بتوانیم از کم وکیف اتفاق واقع شده مطلع گردیم و آرزوی بهبود روش ها را داشته باشیم مناسب آن است که با مراجعه به متن دو نوشتار صورت گرفته توسط جناب حمید عابدینی داستان نویس خوب شهرمان و آنچه که سر کر خانم فرزانه امینی و گروه موسیقی چکاوک به  عنوان جوابیه منظور داشته اند بررسی نماییم که محاسن کار در کجا و معایب نقدو پاسخ در چه مواردی می باشد.
اگر به متن تحریر شده توسط دوست بزرگوارمان حمید خان عابدینی توجه نماییم می توان آن را نقد جامع و خوبی محسوب داشت زیرا که نویسنده نخواسته تا دنبال علت یابی و ارائه راه کار باشد و عمدتا یک نقد هنری ارائه داده که نگارنده تنها بدلیل عدم تخصص در حوزه هنر موسیقی واردمباحث کارشناسی هنری نمی گردم ولی از نظر نوشتاری ونوع نگاه اگر تنها اشکال کار که بی توجهی به موضوع ارتباط هدف و عملکرد گروه می باشد و جناب عابدینی با بی توجهی به این موضوع تا حدودی باعث شده اندتا میدان به پاسخ دهندگان داده شود کنار بگذاریم می توانم بگویم که نوشته خوبی می باشدکه می تواند به آن نمره قبولی داد اما اگر جناب عابدینی در پی این موضوع بودند و با چندتن از اعضاء گروه طی صحبتی مشخص می داشتندکه هدف گروه از برگزاری برنامه چه بوده وبا توجه به این هدف ایشان موضوع را مورد کنکاش قرار می دادند می شد گفت که کار بی نقص بوده است .
اما در خصوص پاسخ های داده شده نگارنده ضمن احترام به نظر عزیزان عنوان می دارد که لحن و آرایه های موجود در متن آنچه که جوابیه نامیده شده تا حدودی آن را آلوده به احساسات و هیجانات ناشی از عدم انتظار نموده است که اگر آن را تا حدودی طبیعی بدانیم نمی تواند فحوای موید درست بودن نقد را بکناری نهد ویا به عبارتی اگر به آنچه که عنوان جوابیه یافته توجه نماییم مشاهده خواهیم نمودکه خودجوابیه به نوعی تکمله ای بر نقد می باشد و خواننده نقد را مجاب می دارد که بر حسن توجه منتقدصحه بگذارد مثلا در جایی که اعضاء گروه عنوان می دارند که
 مامنکرایراد در کارمان نبوده ونیستیم ونخواهیم بود.

اگردلیل اجرای این موسیقی را جویاهستید خواستیم بگوییم موسیقی ابهر هنوز پابرجاست ودر این رکود موسیقیایی!نفسکی میکشد!

اولا نشانگر حسن نیت اعضاء گروه می باشد که باید مهم وگرامی تلقی گردد ودر قبال آن سر تعظیم فرود آورد اما در عمل می گوید که عیبی وجود داشته  ویا وجود دارد وتا همین اندازه این اجازه را به منتقدمی دهد که حرفش را بزند حال چه استاد مسلمی باشد که هزاران شاگرد در نزدش زانوی تلمذ به زمین زده باشند و یا به زعم دوستان فقط چند ترم شاگردی کرده باشد و از اعضاء گروه در زدن ساز عقب تر باشد.

ویا جایی که جوابیه عنوان می دارد که

اگرازبابت آهنگسازی ونبودآهنگسازی ازدیارخودمان اکنون مشکل شماست بدانید سالهاست مشکل ماست!
فرمودید اعضای گروه چون لشکرشکست خورده بودند شما اگرجای ما بودیدقبراق می بودید؟شما چه دانستید که ما چه کشیدیم وچه شدکه به آن روزافتادیم؟چه میدانید؟
اگرضربی نوازهای ما ازضرب افتادندوشما برنتافته اید پس وای برما!
مگرماعقلمان نمیرسداز نوازنده گان باتجربه تری استفاده کنیم؟
هدف ما از استفاده از نوازندگان جوان معرفی آنها وانگیزه دادن به ایشان بودوبس!

در عمل می خواهد به این نکته اشارت داشته باشد که با تمام تلاش صورت گرفته و صداقتی که اعضاء گروه داشته اند فقدان امکانات و یا هرآنچه که عامل محدودیت ومحرومیت بوده  کار را تا این حد تنزل داده است و گرنه گروه تلاش داشته که کاری ماندگار و هموزن با انتظار خود ارائه دهد واین هم موید نظر منتقد است یعنی تا بدینجای کار من خواننده دو متن ارائه شده متوجه می گردم که نگاه فنی به عمل آمده از سوی منتقد دقیقا موید وجود نقص هایی بوده که برشمرده شده است اما چرا این نقص ها بوده و از کجا وارد کار گروه شده کار آسیب شناسانه ای را طلب می کند که می باید این موضوع را از طریق مصاحبه با اعضاء گروه وتهیه کننده و کارگردان موضوع بدست آورد .

به اجمال آنکه دوسوی قضیه در ارائه آنچه که مطمع نظرشان بوده صادقانه عمل نموده اند که می بتاید به هردوی آنها یک دست مریزاد جدی گفت و آرزو داشت که هردو سوی موضوع یعنی برادر محترم وکوشای فرهنگیمان جناب حمید عابدینی تلاش بنمایندتا راه را ادامه دهند و دوستان عزیزمان در گروه چکاوک نیز به جای آنکه به دوستی که همچون آیینه تلاش نموده تا ضعف های موجحود در کارشان را برای برطرف شدن نمایان ساخته بتوپند به آنانی بتازند و افشایشان بنمایند که کار موسیقی در ابهررا به نفسک کشیدن انداخته اند و یا از کسانی تبری بجویند که کاردر عرصه موسیقی را به جایی رساندهاند که درتفسیر آن اعضای گروه چکاوک می گویند که

شما چه دانستید که ما چه کشیدیم وچه شدکه به آن روزافتادیم؟چه میدانید؟

زیرا تا این حضرات و عوامل اخلال و بی نظمی در امور مدیریتی حوزه هنر هستند امیدی به بهبودنیست . 

 


فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 312 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:51

چندصباحی پیشتر زمانی که زبان به انتقادمی گشودیم وفریاد برمی آوردیم که چرا از سوی نماینده مردم در مجلس تغییرات موردنیاز منطقه در حوزه های مدیریت که می باید به نگاه به دو عنصر کمبود ها و نیازمند یها سامان بگیرد برخی ازافراد که طلایه دار حمایت از دکتر و مهندس در ادوار گذشته انتخابات بودند و در این دوره هم از دکتر خان محمدی حمایت نمودند به سخن برمی آمدندکه مگه می خواهید که فردی با تحصیلات مثلا فوق دیپلم و یا لیسانس بتواند چنین تغییراتی را مدیریت نماید و یا در انتخاب مدیران ومسئولان به تخصص و توان علمی افراد توجه بنماید وحال که حدود ششماه ازتعیین سرنوشت انتخابات و برنده شدن جناب دکتر خانمحمدی می گذارد وبه زعم هوادارانشان که او را پرفسور و دارای صلاحیت های بالای علمی می دانند می تواند و می باید که فرایند های مدیریتی و اداری ابهر وخرمدره را به سوی برخورداری از توانمندان علمی و تجربی هدایت کند معجزه ای که به چشم بیاید و باعث امید واری شود چیزی مشاهده نشده جز براه انداختن اقداماتی که اگر از سوی مسئولان ارشد استانی مورد دقت و نظارت واقع نشود بسیارامکان دارد که باعث چالش های شدید اجتماعی و تنازعات قومی ودر منطقه شود که به خاطر برخی از مصلحت ها چیزی در خصوص آنها به رشته نگارش در نمی آورم اما از سر کنجکاوی از جناب دکتر می پرسم که سکوت وبی تفاوتی در رابطه با اقداماتی که ر حال انجام است وای بسی که خود ایشان هم در خفا اشاراتی بر تسریع آنها دارند تمام آن چیزیست که وعده آن را می دادندو یا نیاز هایی که به صورت فهرست وار بدانها اشاره می شود در منظر دیدایشان قرار دارد که چون فرصتی پیش نیامده درخصوص آنها اطلاعاتی به مردم نداده اند نیاز هایی چون

الف- تشکیل مجمع نمایندگان قوی استان

ب- تشکیل مرکرمطالعات استراتژیک در دفترارتباط مردمی نماینده

ج- تشکیل بانک اطلاعات نیروی انسانی منطقه

براستی اگر جناب دکترنخواهندبراین سه محور عمده مور نیاز استان و شهرستان های ابهر و خرمدره فکری اساسی و فوری بنمایند آیا نمی توان از خود ایشان و هواداران سینه چاکشان پرسید پس کو تفاوت ویا چه شد آن وعده تغییری که در الگو ها داده شده بود 

در آینده به سئوال مزبور با تشریح سه محور مورد اشاره پاسخ لازم داده خواهد شد.

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 301 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

زنگان نیوز : فرماندار ابهر گفت: با پیگیری‌های صورت گرفته ساختمان پایگاه انتقال خون ابهر کلنگ‌زنی خواهد شد.

“علی یوسفی” در گفت‌وگو با خبرنگاران، اظهار کرد: زمینی که برای ساخت پایگاه انتقال خون ابهر خریداری شده بود با پیگیری‌های صورت گرفته رفع معارض شده و با اختصاص اعتباری بالغ بر ۱۱۵ میلیون تومان اعتبار اولیه از محل اعتبارات استانی، ساختمان این پایگاه در آینده نزدیک کلنگ‌زنی خواهد شد.

وی افزود: طبق پیش‌بینی‌های صورت گرفته احداث این ساختمان طی مدت یکسال به انجام خواهد رسید و مشکل خاصی در خصوص استقرار پایگاه انتقال خون در ابهر وجود ندارد.

یوسفی با اشاره به وضعیت فعلی فعالیت انتقال خون در ابهر گفت: با توجه به اینکه در حال حاضر یک ساختمان مستقل از سوی بهداشت و درمان شهرستان به این امر اختصاص یافته است، حتی تا ۵ روز در هفته امکان فعالیت کادر انتقال خون در ابهر وجود دارد، در حالی که این فعالیت فقط یک روز در هفته با حضور اعضای سیار انتقال خون از زنجان در ابهر صورت می‌گیرد.

فرماندار ابهر خاطرنشان کرد: تأمین نیروی انسانی این مجموعه بر عهده سازمان انتقال خون است و فرمانداری وظیفه تأمین فضای آن را دارد و هم‌اکنون نیز ساختمان اداری بلااستفاده که متناسب با کاربری این مجموعه باشد در شهرستان وجود ندارد، زیرا فعالیت این مجموعه باید در فضایی متناسب با استاندارد خاص خود صورت گیرد.

در حاشیه :

از حدود پنج سال پیش که موضوع بانک خون ابهر به موضوعی عمومی تبدیل شد و برنامه ریزان استان به هر نحو که شده این واحد بسیار ضروری درمانی ،بهداشتی را ازابهر جمع آوری نمودند و به جای آن یک مجموعه فعال یک روزه را در ابهرراه اندازی کردند تا به امروز کسی نبوده که بگوید چون ساختمان استانداردی وجودندارد واحد انتقال خون ابهر تعطیل شده است اما حالا که مشخص شده تعطیلی این واحد مربوط به فقدان ساختمان بوده است و فرمانداری هم با تامین زمین و اعتبار قول احداث ساختمان تا یک سال دیگر را داده  است امید واریم که  پس از آماده شدن ساختمان مسئولان استانی بهانه دیگری نداشته باشند و با استقرارواحدو تجهیزآن مردم ابهر را از نظر مسائل مربوط به خون وفراورده های آن تامین نمایند وطوری نشودکه باز یک روز در ابهر افرادی را از زنجان اعزام دارندکه آنها هم با مردم این شهر معامله ارائه خدمت عام المنفعه و یا آنچه که مثلا نیرو های هلال احمر و یا صلیب سرخ در کشورهای افریقایی به نمایش می گذارند درابهرهم نیرو های اعزامی زنجان به نمایش بگذارندبه عنوان نمونه خود بنده در طی سال گذشته سه بار برای اهداء خون مراجعه نمودم و چون گروه خونی من o منفی و از گروه های بسیارموردنیاز می باشدتلاش داشتم که در کار اهداء خون موفق گردم ولی در هر بار افراد اعزامی چنان بدبرخورد نمودند که من از نیمه راه باز گشتم خدا کند که با احداث مرکز انتقال خون ابهر حداقل ما از رویارویی و مراجعه به نیرو های اعزامی از زنجان خلاص گردیم .واگرهم قراراست که نامهربانی ببینیم آن را ازیک همشهری که می دانیم کیست و چه موقعیت واعتباری دارد مشاهده نماییم . 

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 285 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

می گویند بازی هایالمپیک از دیر باز با فلسفه انجام مسابقه ورزشی برای کاستن از جنگ و تبعات آن،آشنایی با پیشرفت تمدن های مختلف ودر نهایت انجام رقابت های مفرح که بتواندانگیزه افراددیگر را برای انجام فعالیت های با برنامه ورزشی جهت نیل به سلامتی افزونسازد صورت می گرفته ومی گیرد.

وامروز اگر بخواهیمبا همان عینک و یا معیارهای همان فلسفه به المپیکی که در لندن برگزارمی شود نگاهکنیم در عمل باید بتوانیم شاخص هایی را از اجرای آن استخراج کنیم که دلالت برکاستناز جنگ ،به نمایش در آوردن نشانه های موفقیت های مناطق مختلف جهان و در نهایتتزریق سر زندگی به جوانان و افراد حاضر در گوشه گوشه جهان باشد.

مسلم است که در بخشاول یعنی تاثیر بر کاستن از منازعات نظامی نمی توان المپیک لندن را عنصری موثرشناخت و از این بابت برای آن در قالب فلسفه المپیک ارزش و اعتبار قایل شد زیرا کهجهان امروز با تقسیم شدن به دو قطب اکثریت فقیر در فرهنگ مادی ومعنوی و اقلیت برخورداراز منابع و تعالی مادی عملا درگیر جنگ گستردهی پیدا وپنهانی شده است که هریک ازمناطق  به فراخور حال و شدت فقری که با آندرگیر می باشدگونه ای از جنگ را تجربه می کند.

مثلا درافریقا خستطبیعت با ناتوانی مسئولان ومدیران دست بدست هم داده است و شرایطی را حاکم ساخته کهدر زیر بلیط آن یا آدمی طعمه کرکس و لاشخور می شود و یا در دام فقر معنوی و فرهنگیگوشت دم توپ اختلافات طایفه ای و قبیله ای می گردد تازه از بین همین آدم های درانتظارمرگ قهری تعدادی به عنوان قهرمان عازم المپیک می شوند و با کسب مدال بهقهرمانانی تبدیل می شوند که تنها می توانندلحظاتی مردم خود را ازاندیشه به فقر دورسازند وبعد از پیایین آمدن از سکو خود آنها راه را کج نموده واز مناطق برخوردار سردر می آورند.

در آسیا یعنی جایی کهوفور منابع وگوناگونی آن می تواند دست انسان را برای به چنگ آوردن رفاه طولا سازدافزایشلجام گسیخته جمعیت ،طمع جهان خواران بر منابع عظیم مادی وحاکمان خود خواه وبیتوجهی که یا اصول مدیریت برمنابع انسانی و مادی را نمی شناسندو یا اینکه میشناسندو اما با متمرکز نمودن تمام فعالیت ها در بخشی از نیاز مندی های انسانی راهتوسعه همه جانبه را به روی مردم خود بسته اند شرایطی را فراهم آورده که مردم درطول مدت عمر خودنمی توانند فقط به تعداد انگشتان دست وپا روز خوش درزندگی ببینند.

در اروپا که مهددمکراسی و تمدن نوین انسانی تلقی می گردد تنازعات خشن جنگی که تا نسل کشی مسلماناندر بوسنی و یا چچن پیش رفت و امروز هم توزیع ناعادلانه ثروت ومنابع که دودستگیهایی را ایجادنموده که بزرگترین ثمره اش تبدیل شدن بخشی ازاروپا به طفیلی بخش هایبرخوردار دیگر می باشد.

اما امریکا که نمادروشن فقر و غناست ودر آن کشور هایی چون ایالات متحده،کاناداوبرزیل از وضعیتبسیارروشن مالی برخوردار می باشند سایر ممالک چون بولیوی،مکزیک،ونزوئلا،کوباو....با فقر و استبداد درگیر می باشندکه یا جنگ های فرقه ای،نفوذ گروه های قاچاقمواد مخدرامکانات مادی ومعنوی آنها را ازبین می برد و یا حکومت های دیکتاتورمانعاز آن می شود که پتانسیل های مردم وکشور ها بدرستی شناسایی و پرورش نیابند.

با آنچه که گفته آمدو شمای پر تشنجی را از جامعه جهانی به نمایش گذاردآیا المپیک می تواند نشانه ایازاین موضوع باشد که انسان رقابت های جوانمردانه ورزشی را جانشین جنگ و خونریزینموده است ویا زمانی که در جهان معاصر نزاع شدید ورو به گسترشی برای دخالت و چپاولمنابع اعم از انسانی و مادی وجود دارد وهمه کشور های به نوعی در مقابل هم صف آرایینموده اند تا یا چپاول کنند و یا مانع از چپاول گردندو در این اثنی برخی از آنهاهم هستندکه هم به چپاول منابع خود تن می دهندهم با راه انداختن بحران مستمر باعثبه تاراج رفتن منابع مناطق مختلفی از جهان می گردند می توان امیدور به تحقق فلسفهو رسالت المپیک شد.

در ثانی المپیک امروزکه جهان خود را درگیردرفقر و غنا می یابد و فقیر نگون بخت به روشنی می داندکه فقیرمانده و توان و منابع لازم برای رقابت را نداردومی دانی که در هیچ یک از آیتم هایمربوط به نشانه های تمدن به پای کشور های توسعه یافته نمی رسد چگونه می تواندبا بهنمایش گذاردن آثاربرآمده از دانش و فن آوری های نوین حاصل آمده از مطالعه و تحقیقدر برخی از کشور ها که موجبات توفق آنها در رقابت های ورزشی را فراهم می آوردونشان دهنده پیشرفت آنها در سایر زمینه ها می  باشد باعث پر انگیزه شدن سرزمین های شکست خوردهبرای فعالیت های هدفمند و دست یابی به فن آوری های نوین گردد؟ مسلم است که چنینامکانی وجود ندارد!!! زیرا در بین همین تعداد دویست وپنج کشور شرکت کننده در المپیکقریب به اتفاق آنها کشور هایی می باشند که ساختار ناسالم سیاسی،فساد گسترده اداری،ضعف مفرط دانش و تکنولوژی ودر نهایت وابستگی و دیکتاتوری حاکم آنها را تنها بهکسب توفیق در تامین چیزی که بتواندشکم مردم را سیر کند راضی نموده و مواجه شدن باتفاوت های تکنولوژیکی بین آنها و کشور های توسعه یافته نه تنها باعث تکاپو در آنهانمی شود بلکه شکست های مکررحاصل آمده از این تفاوت ها باعث عادت نمودن و یا رضایتدادن به تفاوت و ضعف می شودو یا حتی مدال آوردن باعث می شود که این توهم در مردم وسیستم های سیاسی ایجاد شود که فاصله و تفاوتی بین آنها وجود ندارد.

اما کلام آخراینکهالمپیک که ذاتا می بایدشرایط تفریحی شاد و دل خوش کننده ای برای مردم سراسر جهانایجاد کندبا عنایت به آنچه که در مناطق مختلف جهان درحال وقوع می باشد نمی تواندچنین رسالتی را بردوش بکشد مثلا زمانی که شما پیچ تلویزیون را باز می کنید تا بااطلاع از .وضعیت عمومی جهان تحولات در عرصه المپیک را مرور نماییدو ملاحظه می کنیدکه مثلا جناب بشار اسد برای استمرار حکومت خود دمشق و یا حلب را با جمعیتی معدل سهمیلیون نفر بمباران می نماید و یا سه مسلمان با تبعی از میل جنسی خود درمیانمار(برمه)سابق زبانه های آتشی را بالا می کشندکه موجبات قتل دهها هزار نفر وبی خانمانی ملیون ها نفرمی گردد ویا در عراق مسلمان القاعدهای با نام مبارزه وجنگبا امریکا بمب بر سرراه مسلمان شیعه و سنی بدبختی که اگر کار نکندبایدشب گرسنه سربه بالین بگذارد دهها تن از آنها را به خاک وخون می کشد و یا مسلمان طالبانی بهجای جنگ با نیروهای خارجی اتراق نموده در مملکتش بمب را دقیقا در مقابل مرکزپلیسیکه همه اعضاءآن جوانان مسلمان افغانستان است منفجرمی سازد ویا...مشخص است کهدیگرحوصله ای برای شما باقی نمی ماندکه به المپیک بپردازید و در آن به هنرنماییجوانانی مشغول شوید که دولت ها آنان را بدور از تمام تحولات اقتصادی و اجتماعی بزکنموده اند تا با کسب مدال در المپیک مردم خود را به این باور برسانند که حرفی برایگفتن دارند .

المپیک دور مانده ازفلسفه وجودی خود امروز به ابزاری تبدیل شده که بتوسط آن می توان مردم وتمرکز آنهارا از واقعیت ها دورساخت مثلا دولت انگلستان سالانه میلیارد ها دلار از سرمایهگذاری های صورت گرفته در معادن قاره افریقا بهره می برد و بیش از بیست میلیارددلار برای آماده سازی لندن جهت برگزاری المپیک پول پرداخت می نماید و قهرمانانافریقا مدال های فراوانی از میان المپیک صیدمی کنند اما در همان قاره زر خیزافریقا کودکان از سوء تغذیه آنهم درقرن دانش و تکنولوژی می میرند.

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 308 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

زنگان نیوز : فرماندار ابهر گفت: شهرستان ابهر از ظرفیت‌های خوبی برای توسعه بخش کشاورزی برخوردار است.

به گزارش زنگان نیوز به نقل از فارس ، علی یوسفی بعد از ظهر امروز در جمع مسئولان حوزه کشاورزی این شهرستان با اشاره به صورتجلسه‌های ستاد توسعه کشاورزی این شهرستان خاطرنشان کرد: صورتجلسه‌های تنظیم شده این جلسه‌ها به منزله موافقت استعلام بوده به هیچ عنوان کم‌کاری مسئولان را نمی‌پذیریم.

وی افزود: بر اساس دستور استاندار هر نوع استعلام تا یک هفته باید مشخص شود و در غیر این صورت استعلام‌ها مثبت تلقی شده و باید تسهیلات اشخاص ارائه شود.

فرماندار شهرستان ابهر با اشاره به نامگذاری سال جاری از سوی مقام معظم رهبری به عنوان سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی تصریح کرد: باید در سال جاری بحث اشتغالزایی و حمایت از تولیدکنندگان و کشاورزان را در دستور کار خود قرار داده و با تمام توان خود در زمینه ارتقای سطح تولید تلاش کنیم.

وی با بیان اینکه هر چه حرکت صورت گرفته در این ستاد با تدبیر باشد کار ما راحت‌تر است، اظهار داشت: موفقیت ستاد به میزان هماهنگی اعضا بستگی دارد.

یوسفی با بیان اینکه شهرستان ابهر از ظرفیت‌های خوبی برای توسعه بخش کشاورزی برخوردار است، ابراز داشت: یکی از مهمترین آیتم‌های این امر مدیریت مناسب آب و خاک است.

فرماندار شهرستان ابهر افزود: برای این مدیریت ابزارهایی همچون اعتبارها و نیز واگذاری اختیار به مدیریت را در اختیار داریم به گونه‌ای که ما هیچ پرونده‌ای را برای تصمیم‌گیری به استان ارسال نمی‌کنیم.

در حاشیه

گفته های جناب فرماندار نشان از آن دارد که ایشان شناخت دقیقی از موقعیت منابع طبیعی شهرستان دارند و این می تواند مایه امیدواری در عرصه کمک وحمایت از بخش کشاورزی تلقی گردد اما موضوعی که می تواند مایه ناامیدی شود این است که کلام جناب فرماندار در همین مرحله باقی می ماند ویا ازاین جا به بعد که می باید با شناسایی ظرفیت های بالقوه موضوع حمایت از سرمایه گذار و یا کشاورزان فعال باعث بروز تغییرات گسترده در بحث کشاورزی منطقه بشود مغفول می ماند و کسی پیدا نمی شودکه بگوید خوب با منابعی که به هدر می رود و یا نابود می گردد چه کاری می توان کرد مثلا شما به همین موضوع برای ما پیش پا افتاده آب که در بخش کشاورزی وبرمبنای تمام چیزها حیات خودرا ازآب می گیرند اگر توجه نمایید متوجه خواهید شد که از سوی مراجع مختلف نه تنها فعالیتی اثر گذار برای کنترل و یا مدیریت منابع آبی به انجام نمی رسد بلکه برخی از مدیریت ها اگر نتوان گفت به عمد بلکه به جرات می توان گفت که به خاطر سوء مدیریت منابع فراوانی از آب را به نابودی می کشانند به عنوان مثال اداره آب مشروب ابهر با برداشت غلط و تزریق با فشار آب به سیستمی که فرسوده می باشد عملا دستان خودرا به دور گردن کشاورزان حلقه نموده و به طروق غیر معمول آنها را از هستی ساقط می نماید و یا درمنطقه شناط افرادی با حفرچاه های غیرقانونی آنهم در زمین های بالا دستی آب فراوانی را استحصال می کنند و در زمین های پایین دستی کشاورزان خردپا را به شرایط نابودی کشانده اند واین همه تنها می تواند باعث شود که مدیریت منابع آب شهرستان هر از چند گاهی برای اثبات وجود وعنوان این نکته که ما هم هستیم مانوری را تحت عنوان پر کردن چاه های فاقد مجوز به نمایش می گذارد و همهمه ای را  راه می اندازد و پس از دویا سه روز همه چیز به حالت اولش برمی گردد.

آری جناب فرماندار ما پتانسیل های بسیاربزرگی داریم اما مدیریت شناسایی و به بهره برداری رساندن این ظرفیت ها مدیران قوی ومتعهدی را می خواهد که متاسفانه ما دراین زمینه بسیار ناتوان وفاقد توانمندی وخلاقیت می باشیم که باید برای این مورد فکر اساسی نمود که یکی ازراه های ممکن برای پرداختن به آن می تواند تشکیل کمیته ای برای بررسی کمبودها ونیاز مندی های کشاورزی منطقه در ابهر باشد که این کمیته می تواند از سوی دفترارتباط مردمی نماینده صورت گیرد که فکر نمی کنم با توجه به مشغله های فکری نماینده در خصوص ایجادتغییرات سریع در هسته مرکزی خرمدره ویا ایجاد پارک ولایت!!!خرمدره آن هم در زمین های جنب دانشگاه آزاد!!!امیدی به تشکیل چنین کمیته ای داشت وتنها می ماند فرمانداری ابهر و شخص فرماندار که شاید برای این موضوع طرح و برنامه ای داشته باشندکه این موضوع هم با عنایت به مسائل و فعالیت هایی که تا به امروز ازسوی فرمانداری صورت گرفته ودر هیچ کدام از آنها زمینه روشنی برای تدارک یک کار مطالعاتی به چشم نیامده نمی تواند امیدواری هایی را درما برانگیزاند. 

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 354 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

دوستی می گفت که گویا مسئول انجمن قران ونهج البلاغه فرهنگ وارشاداسلامی ابهر استعفاء داده است اگر از دوستان فعال درعرصه مطبوعات و رسانه های مجازی شهرابهر در این خصوص اطلاعی دارند واز دلیل استعفای احتمالی خبر دارند ممنونم می شم که مرا با کامنتی در جریان بگذارند تا در تولید مطلبی که در خصوص چرایی کم فروغ شدن فعالیت های انجمن ها به رشته تحریر در خواهد آمد مورداستفاده قرار گیرد .

هم چنین گفته می شود که در هفته گذشته گویا با هماهنگی های صورت گرفته با مسئولین دوایر اداری شهر بازدیدی از فعالیت های در حال انجام در اداره فرهنگ و ارشاد صورت گرفته که برای ارائه تصویری دگرگون شده از شرایط احتمالا از تمام ثبت نام شده ها در کلاس های ایام هفته برای شلوغ نشان دادن اداره در آن روز به خصوص برای حضور در اداره دعوت شده بوده است در این خصوص هم از دوستان در خواست می شود که اطلاعات خود را منتقل کنندتا با تفسیر جز به جز آن مشخص شود که دلیل چنین کاری در چه بوده است مثلا مشاهده تعدادزیاد حاضران و به قولی گمراه شدن مسئولان از آنچه در جریان است آیا می تواند مانع از مسئول شناخته شدن افراد در برابر مغفول ماندن مسئولیت ها شود.

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 327 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

در مطلبی که تحت عنوان استخدام سفارشی تقدیم شما عزیزان خواننده گردید ملاحظه نموده ید که یکی از نمایندگان مردم در مجلس با عنوان این نکته که وزیران اقدام به استخدام برخی از افراد که مشحصا از اقوام آنان می باشند می نمایندکه این امر از نظر قانون خلاف می باشد به و زراء توصیه نموده اند که باید ازاین کار اجتناب ورزند که دراصل با این کار به نوعی توپ را تو زمین دولت انداخته بودند و با به انحراف بردن افکار عمومی سعی نموده اند که نمایندگان مجلس را به نوعی مبری از مال خود نمودن فرصت های استخدامی نشان دهند.

 این در حالیست که اگر به دوران های پس از انقلاب توجه نماییم بیشترین سوء استفاده از موقعیت در مناطق دور از مرکز توسط نمایندگان مجلس صورت گرفته  که می توان شاهد زنده این موضوع را با نگاه به تعداد افرادی که از طریق تایید و یا پیگیری افرادی چون مهدوی،مرسلی و امیر جهانی  درابهر و خرمدره به استخدام در آمده اند مورد بررسی قرار داد.یعنی اگردر طول ایام پس از انقلاب فرصت های استخدام بالسویه در اختیار نیرو های تربیت شده قرار نگرفته و یا استخدام ها عمدتا سفارشی می باشند دراین خصوص سهم نمایندگان مردم در مجلس بیش و پیش از هر نهاد و یا مسئول اجرایی بوده است.

در تایید موضوع مورد ادعا خوانندگان گرامی اگر به مسئله استخدام سفارشی توجه بفرمایند اساس انتخاب وحمایت از مدیرن اجرایی و یا حتی رای اعتمادی که نمایندگان در مجلس به وزراء می داده اند برای این بوده که وزیر و یا روسای ادارات مناطق دور از مرکز سهمی از استخدام و یا در اصل بکار گیری نیروهای سفارش شده  را به نماینده و دوستان ایشان بدهند و به خاطر همین امر هم هست که بسیاری ازنزدیکان و فرزندان هواداران نماینده در حداقل بیست سال گذشته به استخدام دولت آنهم در پست های مهم رسیده اند و کسانی که نزدیکی و قرابتی با نماینده نداشته اند و یا مورد حمایت نماینده قرار نگرفته اند خود یا فرزندانشان حتی با داشتن مدارک بالای علمی و حتی توصیه های دانشگاهی نتوانسته اند جایی برای ابراز وجود و یا اشتغال بدست آورند.

هرچندکه این تنها نمایندگان نبوده اندکه کار به اجراء گذاردن استخدام سفارشی را به انجام می رسانده اند و یا مدیریت می کرده اند بلکه هر فردی که به نوعی جایگاه وموقعیتی در داخل سیستم داشته و یا به نوعی ازرانت و لابی داخل قدرت برخوردار بوده توانسته ازدو طریق باب استخدام سفارشی و یا مال خودنمودن فرصت استخدام را به نفع خود باز نماید.

اول آنکه او اطلاعات مربوط به جذب نیروی انسانی را قبل از افراد عادی بدست می آورده است و یا به عبارتی قبل از آنکه مردم بدانند که کدام دستگاه اجرایی استخدام دارد و یا مجوز برای جذب نیرو گرفته است این مسئولان ودارندگان امکان دسترسی به اطلاعات نیروی انسانی بوده که مطلع می شده اند که در سال فلان وماه بهمان این مقدار نیرو و یا پست مسئولیتی ایجاد خواهد شد و آنها از بدو اطلاع اقدام به فضاء سازی برای استخدام نیرو های مورد نظر و یا واردنمودن فرزندان و اعوان وانصار خودبه سیستم می نموده اند واز این جهت است که عمده دست اندرکاران اداره جامعه نه تنها تمام فرزندان و براداران وخواهران و اقوام دور ونزدیک و همسایه ها را به استخدام در آورده اندبلکه تا توانسته اندمانع از جذب افراد و یا فرزندان کسانی شده اند که به نوعی با آنها مشکل داشته اند یعنی فرزندبه خاطر پدر از دست یابی به فرصت شغلی محروم شده است.

دوم آنکه مدیران سازمان هایی که قراربوده نیروی انسانی را به استخدام اداره خود در آورند این موضوع را در گوشی به سایر مدیران اطلاع داده اند ویا با تسهیل در مراحل بررسی صلاحیت ها این امکان را بوجود آورده اندکه فقط افرادخاصی بتوانند با گذر سالم از تونل هزارلای استخدام گذر نمایند.

پس تنها این وزیران نیستندکه می توانند افرادخاصی را با سفارش به استخدام در آورند بلکه هریک ازافراد به نوعی برخورداراز لابی و رانت قادرند سفارش بدهندو فرصت استخدام را درانحصار خود در آورند وبیچاره آن کسی که با مرارت وسخت کوشی تمام مراحل تحصیل را با این امید که استخدام را به بها دهند وبه بهانه ندهند منتظر استخدام مانده تا بلکه بتواند با استفاده از آموخته ها ومهارت هایی که بدست آورده به جامعه کمک نماید.

اما آنچه که از همه موارد مطروحه فوق مهمتر است و متاسفانه کسی هم نیست که به آن توجه کند این است که بنیاد عدالت تنها با عنایت ویژه به دو عنصراساسی دسترسی بالسویه به منابع و فرصت های استخدام استوار می گردد و تلاش برای رساندن سهم مادی ملت از محل بیت المال تا زمانی که بهره برداری از فرصت ها عادلانه نگردد امکان پذیر نخواهد بود و دلیل این موضوع در دو چیز است اول آنکه تا امکان داشتن در آمد برای همه عمومی نشودآنهایی که دارند داراتر خواهند شد و دوم آنکه با سفارشی شدن استخدام کار به افرادی سپرده خواهد شد که وام دار آنانیندکه آنها را به مکنت رسانده اندو در ثانی چون سفارش شده اندممکن است که صلاحیت آن کار را نداشته باشند و یا بدلیل اتکای برقدرت دچارفسادشوند و امورسازمانی را به انحراف ببرند.

پس استخدام سفارشی از سوی هرکسی باشد مذموم است چونکه دست بردن در سرنوشت مردم است ودر ثانی نمایندگان مجلس بیش از هر مدیری و یا وزیری دراین کار دخالت دارد و سفارش بیشتری می نمایند چه به صورت مستقیم یعنی معرفی فرزندان واقوام ودوستان وچه با سرکارآوردن مدیری که زیر بلیط او همه خواست های او را دنبال خواهد نمود پس اگراستخدام سفارشی بد است بهتراست که نماینده محترم ابتدا به دوستان وهمکاران خود خوداری ازاین موضوع را توصیه نماید که برای ملت بهتراست. 


فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 384 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس، هرگونه استخدام‌های سفارشی در دولت را اقدامی خلاف قانون و مرتکبان را مجرم خواند و گفت: مجلس باید از ابزار نظارتی خود برای این موضوع استفاده کرده و جلوی آن را بگیرد.

سیدحسین نقوی حسینی در گفت وگو با خانه ملت، درباره استخدام‌های سفارشی در دستگاه‌های دولتی خارج از چارچوب‌های قانونی، افزود: اگر این دستگاه‌ها به سفارش افراد خاص اقدام به استخدام نیرو می‌کنند صراحتا اقدام آنها خلاف قانون خدمات مدیریت کشوری بوده، زیرا طبق این قانون هیچ دستگاهی امکان جذب نیرو را نداشته مگر اینکه با طی مراحل قانونی از مسیر اعلام عمومی، برگزاری آزمون کتبی، انجام مصاحبه، گزینش و مجوز معاونت نیروی انسانی ریاست جمهوری انجام شود.

نماینده مردم ورامین و پیشوا در مجلس شورای اسلامی، هر نوع جذب نیرو در دستگاه‌های دولتی را غیرقانونی و خارج از چارچوب ضوابط تعیین شده خواند و افزود: مرتکبان چنین تخلفی از نظر قانونی مجرم شناخته می‌شوند.

وی تاکید کرد:‌ مجلس شورای اسلامی در این زمینه  می‌تواند با استفاده از اختیارات قانونی خود موضوع را پیگیری کرده ضمن اینکه دیوان محاسبات برای جلوگیری از هزینه‌کرد اعتبارات دولتی خارج از چارچوب و ضوابط نیز می‌تواند ورود جدی و موضوع را بررسی و کنترل کند.

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، با تاکید بر اهمیت نقش مجلس در رسیدگی به استخدام‌های سفارشی، گفت: مجلس باید از ابزار نظارتی خود استفاده کرده و جلوی این گونه اقدامات را بگیرد.

دریک سال پایانی دولت دهم برخی از مسئولان دولتی بصورت غیرقانونی اقدام به جذب و استخدام افراد سفارش شده از سوی جریانی خاص در وزارتخانه ها و سازمانهای دولتی می کنند.

 سال گذشته نیز اقدام غیر قانونی وزیر راه و شهرسازی در استخدام یکی از نزدیکان رئیس جمهور در این وزارتخانه باعث تذکر نمایندگان ملت به نیکزاد و معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور شد.

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 310 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

یکیاز گروه های اجتماعی که در حوزه پیام رسانی تحولات وتغییرات اجتماعی نقش بسیارحیاتی وتعیین کننده دارد وحضورش می تواند عامل تسهیل کننده در چرخه اطلاعات و یادیده بانی از منافع جامعه باشد جامعه خبر نگاری می باشد که متاسفانه همیشه فعالیتاین جامعه از دو سوی مورد هجمه وتخریب واقع شده ومی شود که به صورت موجز در اینمطلب به مختصات آنها می پر دازم تا دوستانی که می خواهند به جامعه خبری روزگرامیداشت حضور و فعالیت اجتماعیشان را تبریک بگویند مراقب باشند که مبادا تبریکاتآنها شامل یکی از مخوفترین دشمنان خبرنگاران گردد.

الف– خبرنگارانی که نه از دانش خبرنگاری برخوردارو نه تعهد حرفه ای نسبت به کارخبرنگاری از خودنشان می دهند!!!

بهنظر نگارنده مخوفترین و بزرگترین دشمن خبرنگاران کسانی می باشند که با استفاده ازلابی ویا خوش رقصی خود را وارد جرگه خبرنگاری می نمایند وبا ندانم کاری ،مداحیوتملق و نان به نرخ روز خوری زمینه حمله و محدودنمودن فضای فعالیت خبرنگاران میشونداین افراد چون دانش فنی کار را ندارند و یا متخلق به اخلاق حرفه ای در حوزهمطبوعات نمی باشند در عمل به ابزاری برای سیاه نمایی علیه فعالان دیگر حوزهخبرنگاری و محدود شدن کار ارتباط و ایجاد چرخه کامل اطلاع رسانی در جامعه میگردند.

درچگونگی بروز چنین حالتی می توان به این نکته اشارت داشت که این افرادبا پرداختن بهرخداد هایی که در آن ابهام جدی درخصوص عامل ومسئول حادثه وجود داردویا باید عاملناشناخته بماندویا با پرداختن به وجوهی که باعث مشتبه شدن امور به مردم ومسئولانمی گردد مانع از مشخصص شدن دلایل بروز اتفاقات می شوندکه ادامه این روندمی تواندباعث اتلاف در منابع و فرصت ها حداقل دریک سیکل تاریخی و کاری بشود.

ب-مسئولانی که با قرارگرفتن در پشت سنگری که خبرنگاران بی تعهدایجادنموده اندمانع ازپیدایش چرخه ای آزاد از اطلاعات ودانش عمومی می شوند.

برخیاز خبرنگاران ویا فعالان درعرصه های اجتماعی فکرمی کنندکه مسئول غیر پاسخگو و یامستبد از مادرمستبد و غیر پاسخگو متولدمی گردد و یا فکرمی کنند که حاکمیت سیاسیخود و با طرح و برنامه به سوی خود رایی می رود وبراین اساس است که لبه تیزانتقادها وتحلیل های دارای بار سیاسی و مبارزاتی خودرا متوجه شاکله ویا بدنهحاکمیت می نمایند اما پس از تغییراتی که با تحمیل هزینه های بسیار سنگین حادث میگردد و امید به آزادی و چرخه مطلوب دانش و آگاهی را بوجود می آورد باز مشاهده میشود که آثارخود رایی بروزمی یابد و غیر پاسخگویی بر جریان امور مسلط می گردد.درحالی که در یک کار مطالعاتی علمی و سازمان یافته می توان به سادگی متوجه این موضوعشد که دست اندرکاران تولید و توزیع اطلاعات عامل اصلی بروز خصوصیت غیر پاسخگویی درمسئولانو افراد می شوند زیرا اینان یا با تولید و پخش مطالبی که تکیه بر تحمیل سکوت ورضایت بر شرایط دارد و یا با القاء این منطق در مسئولان که کار شما مشکلینداردواین منتقدان هستندکه اساسا مشکل دارند و می گردند تا با بدست آوردن گزکیجامعه را به چالش بکشانند موج بدبینی و بی اعتمادی را درآنان ایجادمی کنند و باعثمی شوند که خودجامعه هم در نیت و عمل بسیاری از فعالان در عرصه مطبوعات و یا سایرصور رسانه ای با ابهاماتی مواجه شوند وبا زمینه ای شدن این ابهام کار انتقالواقعیت ها بدرستی به انجام نرسد ویا ترس از گفتن و شکل نگرفتن اطلاع رسانی درستباعث بروز شایعه که یکی از وجوه تمسکی مهم برای محدود نمودن فعالیت های خبرنگاریمی باشد گردد.

پساگر در محدوده های زمانی خاص خبرنگاری موردمحدودیت قرارمی گیرد و یا مردم درمطبوعات خبری را می شنوند که در محیط فعالیت آنها نشانه ای از آن نیست و یا جریانامور دقیقا درمسیری خلاف آنچه که درخبر بدان پرداخته شده است در جریان است و ایناعتمادجامعه را به خبرنگاران کاهش می دهد بایدعلت آن را در فعالیت آدم هایی جستجونمود که قلم بدست می گیرند تا با ترویج دروغ ،قلب واقعیت ها ودور ساختن اذهانعمومی از آنچه که می تواند مایه انحراف در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها گردد این افراد نهتنها خبرنگار نیستند بلکه ویروس و یا باکتری می باشند که قبل ازبیمار نمودن صحن علنیاجتماع در روح وجان جامعه خبرنگاری نفوذ می کنند و با سرایت دادن متغییر های رفتاریو شخصیتی خود در نزد سایرخبرنگاران و مسئولان مانع از جریان یافتن انتقال عالمانهومتعهدانه اخبارو اطلاعات می شوند واین کار را چنان با زیرکی انجام می دهند که ثمرهتلخ ونامیمون آن نسل ها بعد مشخص می گردد.

بااین مجمل به این انتظارمی رسیم که جامعه خبرنگاری باید خود بیش از هر لایه و طبقهاجتماعی مواظب ورود ونفوذ افرادی باشد که با نام خبرنگار وآنهم از محل بیدانشی و یا عدم تعهد تیشه به ریشه خبرنگاران می زنند.

تبریکتانباد روزی که به نام نیکتان نام گذاری شده است

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 203 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

انسان اگر قرار بود که به صورت انفرادی زندگی کندآیا فکر میکنید نیازی به این همه قانون ،حکم و....بود؟ اما چون سرنوشتش به این است که بادیگران در تمام امور فردی و اجتماعی معاونت ومشارکت داشته باشد مشخص است که برایانجام دقیق هریک از وظایف خویش مجبور است که تن به آدابی بدهدکه ازاجتماع اصولدینی،امور تجربی و ره یافت های علمی برآمده باشد تا در سایه رعایت آنهابتوانداستعدادهای خود را با دست یابی به فرصت بالسویه با دیگران ومنابع مادیاختصاصی آن شناسایی و پرورش دهد تا با کسب مهارت ودانش لازم بتواندامورفردیواجتماعی منتسب به خود را بدرستی به جا آورد تا جامعه در سایه محقق شدن اهداف درزمان خودو با هزینه های قابل قبول ضمن تامین امکان توسعه همه جانبه اعضاء خود رابه رفاه و امنیت برساند.

مثلا زمانی که در قرآن مجید این کتاب مقدس به تاکید آمده کهكلّمازاد علي الاقتصاد اسراف یعنی هر چیزی از حد میانه روی بگذرد اسراف است و بالتبع آناِنّ المبذرين كانوا اخوان الشياطين دست یازندگان به اسراف بدلیل توصیه شیطان برزیاده روی تبعیت و یا بستن پیمان اخوت با شیطان محسوب می گردد و مکاشفات علمی همعنوان نموده که بدلیل محدودیت منابع و نرخ لجام گسیخته جمعیت می باید در استفادهاز داشته ها مقتصدانه عمل نمود اگر کسی بیاید و با چشم بستن بر تمام احکام و اصولعلمی بخواهد آنچه را که خود درست می داند به انجام برساند وتازه اگر هم کسی از اوپرسید که کدام بخش ازاعمال تو با اصول اعتقادی،وظایف شرعی و رسالت سازمانیتهماهنگی داردسری بالا بیاندازد و با غرولند ونگاه غضب آلود با این عنوان که دیگرتکرار نشود از کنار موضوع رد شود آیا عمل این فرد مساوی با دستور صریح قرآن کریمکه می فرماید:    

یاایها الذین امنوا لاتحرموا طیبات ما احل الله لکم ولا تعتدوا ان الله لایحبالمعتدین» (ای اهل ایمان حرام نکنید طعام های پاکیزه ای که خدا برای شما حلال کردهاست و ستم نکنید که خدا ستمکاران را دوست ندارد.)

برایبرقراری ارتباطی حسی با موضوع می خواهم موردی را با خوانندگان عزیز در میان بگذارمو آن اینکه روز جمعه گذشته به صورت اتفاقی داشتم از مسیربلوار معلم یعنی روبرویفرهنگسرای ارشاد اسلامی گذر می کردم که بیکباره با ازدحام ماشین های مدل بالا وشماره دولتی مواجه شدم به نحوی که احساس کردم که یکی از مسئولان ارشدبه شهرستان مانزول اجلال نموده اند و با این حس که بدانم چه خبر است سرعت خودروم را کاهش دادموازیکی از افراد خوش پوش سئوال نمودم که چه خبر است ایشان با تبختری عالمانه عنواننمودند که همایش تجلیل از خادمان قرآن می باشد که پایان یافته و چون پرسیدم که سبباینکه همه جلو در ازدحام نموده اند و نمی روند تا ترافیک روان شود فرمودندکه همهآماده می شوند که به افطاری پایان برنامه بروند و چون از سر کنجکاوی پرسیدم که مجریومتولی برنامه چه کسی بوده ایشان با کمی تامل بیان داشتندکه مرکز آموزش عالی علمیکاربردی ابهر من ماندم که چه ارتباطی می تواند وجود داشته باشد بین دانشگاه علمیکاربردی ابهر که موسسه ای غیر انتفاعیست با موضوع تجلیل از خادمان قران زیرا که باوجود سازمان حج وزیارت،ارشاداسلامی،تبلیغات اسلامی و...آیا منطقی و یا به اصطلاحمباح است که کار به داشگاه علمی کاربردی واگذار شود که در همین حین پلیسی عصبانیمرا به خود آورد که حرکت کن که راه جناب ... را بند آورده ای.

براستیکدام اصل ویا دستور دینی و یا کدام قانون واداب اجتماعی به مسئولان دانشگاه علمیکاربردی که موسسه ای غیر انتفاعی می باشد و در آمد و بودجه آن از محل شهریهدانشجویان تامین می گردد اجازه داده که حلال خدا را حرام نمایند و ازیک عنصر ارزشیبه نام قرآن و خادمان او برای مطامع سیاسی و شخصی بهره برداری نمایند تا با دادنافطاری آن هم به تعدادی از افراد که ممکن است در اصل ارتباطی با دانشگاه و یا حتیموضوع قرآن و مطالعات در خصوص آن نداشته باشندخود را در مسیر کمک به ترویج اندیشهدینی نشان دهند.

براستیآنچه که توسط دانشگاه علمی کار بردی ابهر وزیر بلیط مستقیم ریاست استانی ایندانشگاه به نمایش گذارده شد  ومتاسفانهبرخی از مسئولان معنوی استان هم به این کار با حضور خود مشروعیت بخشیدند نمیتوانداسراف در اموال عمومی محسوب گردد واز این محل که این نوع از اسراف یکی از زيانبارتريناقسام  آن می باشد و حفاظت از اموال عموميو بيت المال نشانة رشد شخصيت، ادب و حس مسئوليت يك ملت است. این سئوال برای همه شهروندان ابهرمخصوصا دانشجویانی که از محل فشاربه خانواده سعی می نمایند تا شهریه خود رابپردازندتا از محل آن امکانات آموزشی خریداری و تهیه شود تا آنها بتوانندبا فراغبال بیشتری به تحصل و اندوختن تجربه اقدام نمایند پیش بیاید که مجوز چنین هزینه ای از کجا صادر شده است ویا به این نو ع از اسراف اعتراضکنندتا مبادا مسئولان دانشگاه با مال خوددانستن امکانات به اقداماتی در جهت حیفومیل در آنها دست بزنند.

ویا چه فرقیهست بین مسئولان امروز جامعه ما که باید عمل وحکمشان درجهت حمایت از اموال عمومی کهدر نزدخداوند عامل حیات جامعه شناخته می شود با مولایمان علی(ع) که به کارگزارانشان به تاکید می فرمودند:

«ادقوّااقلامكم و قاربوا بين سطوركم واحذفوا عنّي فضولكم و اقصِد و اقصد المعاني و ايّاكمو الاكثار فانّ اموال المسلمين لا تحتمل الاضرار».

«نوكقلم‌هايتان را ريز كنيد، سطور را به هم نزديك كنيد، كلمات زيادي را نسبت به من‌(در نوشتن گزارش) حذف كنيد محتوي و مفهوم اصلي را بيان كنيد. از زياد نوشتنبپرهيزيد، به درستي كه اموال مسلمين قبول ضرر نمي‌كند.

نکندمسئولان محترم فکر می کنند که فرمان امام(ع) شامل نوع نوشتن و صرفه جویی در کاغذمی شود وعمل آنها چون برای بزرگداشت قرآن کریم است مشمول این فرمان نمی شود ویااینکه آنها از طریق گرامیداشت قران می توانند که به موقعیت و جایگاه خود مشروعیتبدهند وگرنه اگر قرار باشد که برای هزینه های صورت گرفته حال با هر نامی وهرجاییگزارشی داده شودتا مشخص گردد که کار برای خدمت بوده ونه برای اتراف(لذت بردن)مسلماست که در جلسه ای که دانشجوی دانشگاه علمی کاربردی حضور نداشته ویا کاری که توسطدانشجو انجام گرفته باشد ارائه نشده باشد و یا در سفره ای که باز گردیده وپول آنرا دانشجو پرداخت نموده دانشجو حضور نداشته باشد مسلم است که گزارش هم جنبه توجیه می یابدونمی تواندمایه تغییر وبهبود ارتباط جامعه با منابع فکری و عقیدتی گردد.

وسئوالآخر اینکه دوستان حاضر در جلسه افطاری آیا به لقمه ای که در دهان می گذاشتند و بهنوعی افطاری خود را با آن باز می کردند با دقت نگاه کردند تا بدانند ریشه غذا ازکجا و هدف بازبودن سفره از برای چیست؟ و یا اینکه چون کار برای قرآن وبا نام خادمانقرآن بوده نیازی به این حساسیت ها نبوده و نیست 

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 259 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

صبح امروز یکی از دوستان در ضمن تماستلفنی که با من داشت عنوان نمود که در وبلاگ خانه فرهنگ  دو جوابیه در پاسخ به انتقاد صورت گرفته توسطحمید عابدینی به رشته تحریر در آمده که اگر ببینی و در آن توجهی داشته باشی مناسبخواهد بود ازاین روی سری به وبلاگ خانه فرهنگ زدم و با مطالعه مطلب حمیدعابدینی کهقبلا یک بار با دقت مطالعه اش نموده بودم و جوابیه هایی که داده شده بود خودم رابه عنوان یک فعال در حوزه نقد و یا ابهری دلسوز به مراودات فرهنگی دورن شهر ملزمیافتم که دست نوشته ای بر موضوع داشته باشم اما قبل از ورود در بحث لازم می دانمبه این موضوع اشاره داشته باشم که آنچه تقدیم می دارم محض همراهی با دوسوی قضیه میباشد که امید وارم مقبول افتد و در نظر دوستان قرارگیرد.

مطلب به نگارش در آمده توسط جنابعابدینی جز اشکلات نگارشی همراستا با نقد تنها یک اشکال فنی داشت که آن هم توسطجوابیه پوشش داده شده بود آن اشکلا مربوط می شد به این موضوع که هدف گروه از اجرایبرنامه چه بوده است تا با منطبق نمودن آنچه که صورت گرفته ویا عمل کردی که صورتگرفته با هدف احتمالی مشخص شود که منتقد چقدر حق داشته که به موضوع بپردازدباعنایت به گفته ای از گروه که عنوان شده مبلغ دریافت شده خیلی کمتراز آن بوده کهبرایش زحمت کشیده شده است ویا شما می توانید بیاییدو پولتان را بگیرید نشانگرآناست که گروه هدف کسب در آمد را مطمع نظر داشته وچون نویسنده پولی داده واز آنچهدریافت داشته ناراحت بوده پس بر مبنای یک حق بسیارابتدایی بازاری حق داشته کهخواسته خودرا بیان دارد و اعتراض خود را مکتوب نمایدحال چرا دوستان گروه ناراضی میباشند امری مکتوم است که چندان به شفاف سازی آن نیازی نیست.

اما اگراحتمال فوق را ضعیف بدانیموبگوییم که گروه قصد ارائه کار هنری داشته و نویسنده بهره مند ازآن ظرفیت وتوانورود منتقدانه(بدلیل اینکه چند ترم در نزد فلان سه تار نوازی،نه آموزش، داشته)ودرح نقد را نداشته جوابیه با تایید این واقعیت که مشکلی بوده وکارایده آل گروهنبوده خود به منقداین اجازه را داده که ورود نماید و به ابراز نظر بپردازد

پس درهر دو صورت منتقد کار درستی انجامداده وبا ورود واکاوی مناسبات موجود در عرصه هنر شرایطی را فراهم نموده که میتواندنعمتی برای حوزه نقد محسوب گردد و آن هم از این جهت که کار نقد حوز هنر بتوسطیک هنرمند به انجام رسیده واین بیانگر وجود تعهددر نزد هنرمندان شهراست که باانتقاد از خود کار نقد را جدی می گیرند و همینکه هنرمندان دیگر با دادن جوابیهمنادی این واقعیت می شوند که در شهرابهر اگر ما بخواهیم و احساس مسئولیت کنیم میتوانیم ازقلم و بلندفکرکردن برای رفع مشکلات وموانع استفاده بهینه ای بنماییم.

حال اگراجازه بدهید کمی هم به موضوعجوابیه های داده شده بپردازیم در متن اول که به قلم خانم امینی آمده در بخشی عنوانشده که

! شما یا در جریان وضعیت موسیقی ابهر هستید که اگر باشید بهزعم همه ی "در جریان ها!" معترف خواهید بود که اجرای گروه چکاوک با همهی کاستی هایی که افتد و دانیم، در اجرا و تنظیم، نسبت به گذشته موسیقی ابهر یک جهشمحسوب میشه؛ و یا کلا در جریان نیستید که اگر اینگونه باشه _که گمان نمیکنم_ اصلامحق نیستید و طبیعتا صلاحیت بحث در این مقال رو نخواهید داشت . این دقیقه ای بودکه با در نظر گرفتن همه ی مقامات رفاقت! خودمو مکلف به نوشتنش دونستم.
با رویش نحیف جوانه، زمهریر نباشید اگر نسیم نه اید ...

در پاسخ به این خواهر گرامیم عنوان می دارم که جهش می تواندآفرین ومرحبا داشته باشد اما نمی تواندمانع از انتقادگردد درست که گروه کار قویوخوبی داشته اما منتقد درتحلیل محتوایی از موضوع این حق را دارد که بگوید کار رامطابق با معیارهای به روز نمی داند و این گفتن نمی تواند او را از نسیم به زمهریرتبدیل کند

اما در جوابیه گروه چکاوک فقط دو نکته اساسی را مورد توجهقرار می دهم و آن اینکه اگر جناب عابدینی دست به نقد نمی برد و برنامه طبق عادتهای اجتماعی ما به پایان می رسید آیا کسی متوجه می شد که اشکال و نقص موجود در کارهای هنری مانع از آن می شودکه کار ایده آل وپر قدرتی ارائه شود و یا اگر جنابعابدینی نمی نوشت و انتقاد نمی کرد گروه راضی می شد که بگوید برای به نمایش گذاردنکاری که ماهها برایش زحمت کشیده چه قدر مرارت می بیند

پس دوستان خوب من از همدیگر مرنجید و بهمدیگر کمک بکنید تااولا نقایص کارمان به حداقل برسد و ثانیا کار ما به جایی برسد که باعث برطرف شدنمشکلات ومعایب گردد

در نهایت اینکه من به آقای عابدینی یک آفرین می گویم و بهگروه چکاوک که جسارت قبول ایراد و افشای مشکلات و نقص ها را داشتند و آن را باصدای بلند عنوان کردند ده آفرین و بر آنانی که نمی کوشندتا با برطرف نمودن موانع واشکلات این امکان را فراهم نمایندتا جوانان ابهر کاری کارستان به نمایش بگذارندهزاران لعن می فرستم وامید وارم که خدا وند آنها را به سزای اعمالشان برساند کهتمام آرزو های ما را نابود می سازند.   

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 233 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

فعالیت چیست وبهچه منظوری صورت می گیرد؟

در مقدمه مطلبعنوان داشتیم که وظیفه ذاتی حاکمیت فراهم آوردن امکان فعالیت برای مردم می باشداماقبل از ادامه بحث توجه به این نکته ضرورت می یابد که گفته شود که اساسا فعالیت چهمفهومی داردودر چه حوزه های صورت می گیرد تا با توجه به تعریفی که از آن ارائه میگردد مشخص شود که حاکمیت چگونه وبا چه ابزار هایی می تواندکه امکان فعالیت را برایمردم فراهم آورد.

اساسا فعالیتمجموعه اقدامات هدف مندی می باشد که از سوی انسان (فردی ،گروهی) به عمل میآیدتا  در عین اینکه به تولید درآمدوارائهمحصولی متناسب با اهداف از پیش تعیین شده منجر می شود موجبات رضایت مندی فرد ویاافراد فعال در یک مجموعه را که در اصطلاح سازمان گفته می شود فراهم آوردپس دراصلهرفعالیتی مختصات خاص خود را دارد که به اجمال می توان بخشی از آنها را به صورتدسته بندی شده ارائه نمود که عبارتند از

الف – فعالیتمجموعه ای از اقدامات هدفمند است.

منظور از فعالیتهدفمند همانامجموعه اقداماتی می باشد که با شناسایی نیاز،بررسی وتحقیق در رابطه باآن،برنامه ریزی برای طی مراحلی که باید پیموده شود تا هدف محقق گردد،سازماندهی ومدیریت عملیاتی که باید به انجام رسدودر نهایت اجرایی نمودن برنامه هایی که در زیرنگاه وتسلط مدیریت و مجموعه ای از ارتباط ها و مناسبات به کار گرفته شده طراحی شدهوبا استفاده از ضوابط سازمانی به انجام می رسدتا با تولید موقعیت جدید نیاز موردنظر برطرف گردد.

ب- فعالیتمنحصرابه تولید درآمد و محصول منجر می گردد.

زمانی که گفتهمی شود فعالیتی صورت گرفته منظور این است که تغییری در شرایط فردی یا اجتماعی بهتحقق پیوسته است که اساس این تغییر با تولید درآمد و یا محصولی که مورد نیاز استگره  می خورد حال ممکن است که این در آمددر اختیار یک فرد قرار گیرد و یا با فعالیتی عام المنفعه نصیب مردم وجامعه شود.

ج- فعالیت اساساموجب رضایتمندی می گردد.

انسان موجودیعلاقه مندبه کار و در عین حال نیازمند به فعالیت است حتی در جایی که ممکن استتناسبی بین علاقه او و با عنایت به مهارت ها و استعداد هایی که دارد از کار ومسئولیتی که بر عهده او گذاشته می شود خوشش نیاید اما حتی زمانی که همان کاراجباری  به محصولی جدی منتهی می گردد وباعث تغییر در شرایط می شود او را  که در آنمجموعه مشغول به کار بوده ودر تولید محصول ویا شرایط جدید سهمی داشته است خوشحالوراضی می کند.مسلم است که اگر کار و فعالیت باب میل فرد باشد و او باهدفی مشخص وبرنامه ریزی شده دنبال تحقق هدفی ویژه باشد ومحصول مورد نظر بدست آید رضایتی کهحاصل می آید بسیار رضایت بخش خواهد بود.

پس هرکوششی راکه از سوی انسان به عمل می آید وبا به کار بستن تمهیداتی چون برنامه ریزی ،سازماندهی ،استفاده از منابع و در نهایت بهره مندی از فرصت ها به محصولی قابل ارائه ومنتهی به تولید درآمد وایجاد تغییرمی شود می توان فعالیت نامیدکه مسلما این عملبدلیل اینکه انسان موجودی اجتماعی می باشد و ثمره کار و فعالیت او بر زندگی وفعالیت دیگران تاثیر می گذارد بایدتحت نظارت وهدایت نظام اجتماعی حاکم بر جامعهصورت گیرد تا محصول برآمده از فعالیت مطابق با خواست واراده نهایی جامعه باشد یعنیاینکه حاکمیت به عنوان نماینده کل جامعه این حق ووظیفه را دارد که در جهت دفاع ازمنافع جامعه وهدایت امور در مسیری که به تثبیت این منافع بیانجامد با استفاده ازابزار ها واهرم هایی به تعیین نوع و مسیر فعالیت ها اقدام نمایدکه در بخش خاص خودبه آن اشاره خواهیم نمود.

عرصه هایی کهمردم می توانند و یا امکان فعالیت در آن را دارند.

به صورت مشخصزمانی که از فعالیت انسان در محدوده اجتماع صحبت به میان می آیدوعرصه فعالیت هادراین چار چوب در محدوده ی فعالیت اقتصادی ،فرهنگی،سیاسی ویافعالیت های اجتماعیتعیین محدوده می شود می توان به این نتیجه رسیدکه هر نوع فعالیتی با به جا گذاردنآثاری قطعی وتعین کننده در یکی از این حوزه ها به ثبت می رسدوتحت نام آن مجموعهطبقه بندی می گردد.

اما باید در نظرداشت که بدلیل تاثیروتاثر حوزه ها بر یکدیگر وتداخلی که آثار و نتایج فعالیت درحوزه ها با یکدیگر دارندما این اجازه را پیدا می کنیم که بگوییم که فعالیت انساندر یک محدوده صرفا نمی تواند متعلق به یک حوزه باشد و یا آثار عملکردی او تنها یکحوزه را در گیر نمایدبراین اساس می باید در بررسی نتایج حاصله از فعالیت های انسانبه میزان اثر فعالیت صورت گرفته در یک حوزه که در عرصه های دیگر جامعه نیز از خودبر جای گذاشته است توجه داشت ودر قضاوتی که در بد یا خوب بودن فعالیت ها صورت میگیرد حتما به آثار برجای مانده از آن فعالیت در تمامی حوزه ها تمرکز نمود زیرابسیار دیده شده که فعالیت مفید و بسیار روشن صورت گرفته در یک عرصه صدمات بسیارشدیدی را بر عرصه های دیگر وارد می نماید که بدلیل غفلت ویا عدم اطلاع از عوارضیکه این تاثیر بر جای می گذارداقدامی برای کنترل و یا حذف آن صورت نمی گیرد بنحویکه این امر به جریانی تبدیل می شود که در یک فرآیند بلند مدت به انهدام بسیاروسیعی در منابع منجر می گردد.

پس فعالیت فرددر درون جامعه ویا فعالیت گروهی او(که در برخی از اوقات خود گروه به جامعه ای کوچکتبدیل می گردد) در چهار حوزه مختلف به انجام می رسد که در عین تاثیری که بر تمام زیر مجموعه های همان حوزه اعمال مینمایدخود فرد و سایر حوزه ها را هم تحت تاثیرخود قرار می دهد که می باید برای تحتکنترل داشتن این تاثیر ها در زمان برنامه ریزی به میزان تداخلی که محصولات حاصل ازفعالیت هادریک حوزه خاص در پیدایش محصول در حوزه های دیگر و یا تغییر شرایط درآنها می تواند داشته باشد توجه گردد تا مبادا با تمرکز محض در یک حوزه وتولیدانبوهی از محصولات که می تواند تاثیر تخریبی بسیار عظیمی در عرصه های دیگر داشته باشدشرایطکلی جامعه به سمتی سیر نماید که در آن فعالیت هزینه هایی را تحمیل کند که تامینوتحمل آن برای جامعه سخت و سنگین باشد.

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 260 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

ادامه بحث اقتصاد مقاومتی

بی گمان خلقتانسان عبث و بیهوده نبوده و پتانسل های موجود در طبیعت ونزد انسان موید آن است کهباید دنبال هدفی ارزشمند بود ویاامور خود را به نوعی سامان دهی کرد که تمام منابعدر جهت ا هداف خلقت به مصرف برسد برای این منظور انسان طبق تعالیم الهی و تجربیاتخود بدین باور رسیده که به تنهایی نمی تواند فلسفه خلقت را تحقق بخشد و بایدمجموعه ای را با نام جامعه بسازد که در آن همه افراد با آگاهی از هدف غایی خلقت واهداف مرحله ای که حیات را ممکن می سازد وظایف مقرر وتعین شده ای را برای بجاگذاردن آثاری تاریخی از خود برعهده بگیرندوزیر نظر وتحت بازرسی آنانی که ظرفیتمدیریت و هدایت دیگران را از خود نشان داده اند برای تحقق اهداف فعالیت نمایند وکمکم این مجموعه توانمند در اداره وهدایت جامعه تحت نام حاکمیت برای خود جایگاه ویژهبا مسئولیت های کاملا روشنی را ایجادنمودکه اگر بر مبانی حکمرانی خوب استوار شدهباشد می تواندبا تاسی به فرامین و اصول دینی و اعتقادی انسان های تحت فرمان خود رابرای بهره گرفتن از امکانات حداقلی برای بجا گذاردن ره آورد های حداکثری تحتمدیریت بگیرد مثلا آنجا که خداوند در قرآن کریم وعده تحقق حکومت مستضعفان را بااین آیه شریف  ونرید انمن الذیناستضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجلعهم الوارثین ابلاغ فرموده اند وبرایمستضعفین که باید حاکمیت را در اختیاربگیرند و یا زمین با تمام امکانات آن رابوارثت بگیرند طبق این آیه شریفه ان الارض یرثها عبادی الصالحین حاکمیتبرآمده از میان مردم را موظف به این نموده که برای تحقق این دو فضیلت تلاش کندزیرازمانی که مقرر می گردد که ازحکمرانی خوب ومبانی دینی آن صحبت به میان آید بهخودی خود این سئوال پیش می آید که اساسا حاکمیت که در تحت لوای آن دولت وحکمرانیخوب شکل می گیرد برای به جا آوردن چه وظیفه ای و یا انجام دادن چه کاری شکل میگیرد و یا می باید چه اقداماتی را به انجام رساند تا بتواندبا به جا آوردن درست آنخود را خوب معرفی نماید؟

درپاسخ به اینسوال بسیار مهم نگارنده برخلاف نظر آنان که فکر می کنندحاکمیت با آن همه عرض وطولمی باید یک سیستم پیچیده وبا وظایف گوناگون باشدمعتقد است که حاکمیت ساده ترینسازمان اجتماعی می باشد که تنها برای به انجام رساندن یک کار بسیار ابتدایی تشکیلمی گرددواین ما هستیم که این سازمان ساده را با ایجادتونل های پیچ در پیچ وآویختنآویزه های عجیب و غریب به شکل هیولایی در می آوریم که حتی نگاه کردن به آن ما رابه وحشت می اندازد چه برسد به آنکه با نزدیک شدن به آن بخواهیم که در عرصه های کارکردی آن به سئوال ومواخذه اقدام کنیم .

گفتیم حاکمیت کهدراصل همان بخش مدیریت سیاسی، اجرایی نظام کلان اجتماعی دریک محدوده خاص جغرافیایتحت نام مملکت می باشد و برخلاف نام پر طمطراق آن که بسیار پیچیده می نماید یکسازمان بسیار ساده اجتماعی است که تنها یک کارویا وظیفه برعهده دارد که آن کاردریک تعریف ساده عبارت از این است که حاکمیت موظف است که امکان فعالیت را برایشهروندان خود فراهم آوردو یا اگر بخواهیم به صورت علمی موضوع را تعریف نماییم میتوان گفت که سیستم اجتماعی برای این شکل می گیرد که با به کار گرفتن قوانین خاص ودر محدوده هایی که مردم از طریق قرار داد های اجتماعی ویا با تاسی به اصول وقواعداخلاقی آن را انتخاب نموده اند وورود می نمایندامکان حضور و فعالیت شهروندان رافراهم نماید.

پس می بینیم کهوظیفه حاکمیت بسیار ساده است زیرا مردمی که با پذیرش عضویت در جامعه خود را باحدود مورد تایید آن همراه می سازند علاقه دارند که در زیر بلیط سیستم اجتماعی وتحت مدیریتی که از طریق حاکمیت در حوزه های مختلف اعمال می گرددبه فعالیت هایی دستبزنند که محصول نهایی این فعالیت ها هم به درد خودشان بخورد و هم بتوانند با کمکبه دیگران از محصولی که آنها بدست می آورند برای برطرف ساختن نیاز های خود بهرهبرداری نماینداما چون اموری که مردم خواهان مشارکت ویا فعالیت درآن هستند از نظرتخصص ودانشی که می باید در آن حوزه به مهارت تبدیل شود بسیار پیچیده می باشدمردمنیاز مند آن می شوند که دولت ویا حاکمیت با رفع این پیچیدگی ها و یا دخالت (ازطریق ارشاد و حمایت) در شکل گیری فعالیت ها حضور آنان را درتمام عرصه ها تسهیلنماید ویا با پشتیبانی مادی وفکری فعالیت آنان را مورد حمایت قرار دهد.

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 255 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

دوستی در کامنتی با اشاره به خبر حضور احمد مهدوی در ابهر با عنوان این موضوع کهدیشب قبل از افطار دفتر امام جمعه ابهر جلسه بوده با حضور مشاور وزیر صنایع ( چهره ماندگار ابهر ) که فرماندار و ربیعی هم بوده اند از من خواسته اند که در این مورد مطلبی بنویسم ولی ازآنجا که متوجه نشدم که در خواست ایشان در نقد ویا تفسیر موضوع می باشد ازاین جهت هردو شق مطلب را مورد بررسی قرار می دهم تا ضمن ادای دین عنوان بدارم که هر واقعه ای را می شود از چندمنظر نگریست 

اگر از منظر نقدبه موضوع نگاه کنیم حضور مهدوی درابهر مخصوصا زمانی که دیگر نماینده نیست تا حدودی ابهام آمیز است زیرا که به مصداق حسنی به مکتب نمی رفت اگر هم می رفت جمعه می رفت این سئوال مطرح می شود که آقای مهدوی که در ایم ماضی که نماینده بودو الزام به این داشت که با موکلین خود در ارتباط چهره به چهره باشد به ابهر نمی آمد حال چرا آمده و یا وقت گذاشته و به ابهر آمده آبهام آمیز می باشد .

اما اگر از سمتی دیگربه موضوع نگاه کنیم و این حق را به مهدوی بدهیم که به عنوان یک شهروند به ابهر که زادگاهش است بیاید بایداین آمدن را مغتنم شمردو ازاینکه ایشان در این آمدن هم نشستن و جلسه گذاشتن با مسئولان را مقدم برامور دیگرقرارداده بایدازایشان متشکر بود زیرا که شهرستان ابهردراصل به تمام سرمایه های انسانی خویش نیاز مند می باشدو این عزیزان باید هراز چند گاهی به منطقه بیایند و با برگزاری نشست های هدفمند آشنایی خود با منطقه را به روز بگرداندزیرا که اینان با توجه به ارتباط های گسترده ای که با کانون های قدرت تصمیم گیری در جامعه دارند هر لحظه می تواندبا ارائه رهنمودی و یا راه کاری نظر مسئولان ارشد کشوری را نسبت به منطقه ونیازمندی های آن معطوف دارند تا بلکه با کمک ومساعدت همگانی بشود به گذر منطقه از محدودیت ها و دست یابی به فرصت های گسترده کمک نمایند

پس افرادی چون مهدوی،مهرداد وهمایون حاجی خانی،هوشمندصفایی،امیرجهانی،مرسلی،دکتر حسینی،دکتر مهاجری و ....چهره های ملی می باشند که می شود از وجود آنها در انتقال نیازمندی های منطقه به مرکز کشور استفاده نمود و این مسئولیت و رسالتی می باشد که بر گردن نماینده فعلی شهرستان در مجلس سنگینی می نماید زیرا ایشان می توانند با دعوت از این بزرگان و استفاده ازظرفیت ها وتوانمندی های آنان موقعیت هایی را بیافرینند که برای توسعه منطقه مفید باشد هرچند که باید ابتدا آرزو نمود که خودنماینده جدید در منطقه حاضر شوند و اعتقاد به بهره برداری از ظرفیت های انسانی منطقه را درخودایجاد کنند و بعد این انتظاررا داشت که با دعوت ازاین افراد از آنها برای کمک به خود استفاده کنند  

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 250 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

پس از انشای مطلب مشکل ما کجاست که این قدر گرفتاریم دوست بسیار بزرگوارم که سمت استادی به بنده دارنداین تایپک را برای مطلب ارسال نموده بودند که حیفم آمدکه برای شما دوستان عزیزم به نمایش نگذارم
دویست و پنجاه سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند.
وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد، چون دختر او بطور مخفیانه عاشق شاهزاده بود.
دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت.
مادر گفت: تو شانسی نداری، نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا.
دختر جواب داد: می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند. اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم.
روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت: به هر یک از شما دانه ای می دهم.
هر کسی که بتواند در عرض شش ماه، زیباترین گل را برای من بیاورد، ملکه آینده چین می شود.
دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت.
سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه گلکاری را به او آموختند، اما بی نتیجه بود، و گلی نروئید.
بالاخره روز ملاقات فرا رسید.
دختر با گلدان خالیش منتظر ماند و دیگر دختران هم هر کدام گل بسیار زیبائی به رنگ ها و شکل های مختلف در گلدان های خود داشتند.
لحظه موعود فرا رسید.
شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود.
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است.
شاهزاده توضیح داد: این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده، که او را سزاوار همسری امپراطور می کند: گل صداقت.
همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند و امکان نداشت گلی از آنها سبز شود.

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 238 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

بعضیمواقع چنان انبوهی از مطالب و سوژه ها در فکرومغز من انباشته می شود که نمی دانمچگونه آنها را دسته بندی نمایم و یا آنها را درقالب یک مقاله بگنجانم وازبرای همیناست که برخی از مطالب ارائه شده طولانی وگنگ می شودو خوانندگان گرامی انتقاد میکنند که چرا این مطلب این مقدار سنگین و یا زیاد است مثلا مطلبی را که همینک می خواهممطرح کنم اگر با دقت وتامل از سوی خواننده های عزیز موردتوجه قرار گیرد دوستانمتوجه خواهند شد که همه آنها درد و مشکل عمومی ماست اما چون تا به حال بدانهاپرداخته نشده تنها به خاطر روی هم انباشته شدن مفاهیم و موضوع ها کار بررسیپیچیده،حجیم و سخت شده است که خود همین موضوع می تواندیکی از سوژه های مورد بحثدراین مقاله باشد با این سئوال که چرا ما حوصله صحبت کردن و یا مطلب نوشتن در خصوصمسائل گریبانگیر خودمان را نداریم؟ ویا اگربه مسائل ومشکلاتی که در پیرامون ماوجود دارد نظری از سر مال خود دانستن واقدام به حل آن نمودن بیاندازیم متوجه میشویم که اولا حوصله پرداختن و یا حلاجی موضوع را نداریم وثانیا فکر می کنیم کهاساسا انسان بایددر زندگی مشکل داشته باشد تا با آنها مبارزه کند و یا کنار بیایدتا جوهره وجودی اومشخص وآبدیده گردداما از خودنمی پرسیم که چرا بایدانسان با خود ومحیط پیرامونش چنان معامله ای بنماید که آنها درمقابل این کار ازخودواکنش نشاندهندو با به کلاف سردرگم نمودن زندگی او را در گرفتاری و تنگی قراردهند؟حال بیاییدبرای حسی نمودن موضوع مصادیقی ازگرفتاری های روز مره خود را مطرح نماییم تا بدانیمکه چرا به چنین شرایطی گرفتارآمده ایم

صبح کهاز خانه خارج می شوید مشاهده می کنید که کارگران شهرداری در زمان انتقاله زباله هابی دقتی کرده اند و بخش زیادی ازآن را پخش خیابان نموده اند ویادتان می آید که اینکار هرروزه آنهاست غرولندی می کنید و می گذرید.به سر چهاراه می رسید و می بینیدکهسه چهارثانیه چراغ سبز داریدمی خواهیدرد شود که می بینید عابر پیاده ای سر راه شماسبز گردیده و چنان با طمئنینه رد می شود که گویی در این عالم نیست ویا رانندهاتومبیل جلویی شمابی خیال این دنیا مشغول دیدزدن مناظر اطراف است ومجبور می شویدکه در پشت چراغ قرمز برای دقایقی بمانید، به محل کارتان می رسید و می بینید که شبگذشته تعدادی جوان بیکارکه تا پاسی از نیمه شب در پیاده رو اتراق می کنندبه اندازهدو کیلو تخمه آفتاب گردان شکسته اندو پس مانده های آن را جلومغازه شماریخته اند وبه یاد می آورید که این کارهرروزه آنهاست ،تا کرکره مغازه را بالا می زنیدومیخواهیدجارو را بدست بگیرد تا با پاکسازی پیاده رو به محل کارو کسبتان رونق ببخشیدسائلی را مشاهده می کنیدکه آویزان به دستگیره درتان شده وکمک می خواهد تازهاگربگوییدکه به قول بازاری ها دشت نکرده ام وبروبعدا بیا می گوید نه من ازاین طرفبرنمی گردم و یا...وچون در حین جارو نمودن شهردار و یا کارگر شهرداری را می بینی وازاو توضیح می خواهی که چرابه این قسمت جاروکشیده نمی شود جواب می گیری که مامسئول خیابانیم و پیاده رو را باید مغازه دار ها تمیزنگه دارند وتازه ابتدای کارشماست چونکه از این لحظه به بعد باید دلت را دریا و گوشت را آماده شنیدن حرف هاییبکنی که بعضی از آنها طاقت آدمی را طاق می نمایدمثلا مشتری در مقابل گران شدن کالاتو را که نه ته پیاز ونه سر آن هستی مقصرمی داند وچنان از تو استنتاق می کند کهگویی تو وزیر بازرگانی هستی،بیچاره حق داردزیرا تا به امروز در جامعه ما توضیحداده نشده که برای گرفتن پاسخ جهت سئوال های خاصی که داریم باید به کجا مراجعهنماییم برای همین هم هست که دراین مملکت هر کسی به خود حق می دهد در مقام یک مسئولو صاحب حق وارد مقولات شود و آدرس بدهد مثلا اگربه همین موضوع گران شدن وکمیابیمرغ اگر توجه شود مشاهده می شود که مرغ باید گران می شدزیرا مواد پروتینی سبدخانوار از جمله اقلامی بود که هدف سوبسید و یا یارانه واقع می شد و زمانی که دولتتصمیم به حذف یارانه ها گرفت مسلم بودکه مرغ هم گران می شد و تا رسیدن جامعه بهتعادل یا باید دولت کارواردات را جدی می گرفت و یا اینکه به حمایت جدی از مرغداریها می پرداخت تا کار درآنها دچار وقفه نشود وچون چنین نکرد اختلالات کوچک و بزرگرا می باید انتظارکشید و برای گذر ازآنها بایدتحمل را پیشه خود ساخت اما اینگونهنشد تا جایی که از هر گوشه ای و از سوی هرفردی و با هرجایگاهی نواهایی به هوابرخاست عده تحریم را باعث کمبود و گرانی مرغ دانستند وازآنها خواستند که برایجلوگیری از شادی دشمن حتی آخ نگویند،عده ای شرایط مدیریتی را باعث کارمعرفیکردند،عده ای توطئه سازمان یافته برای صدمه زدن به ساختاراجتماعی را محور موضوعقلمدادنمودند ویا در همه آنها راندن مردم به سوی عدم تحمل و نگرانی محور گفتگو شدو یاتنها چیزی که درهمه این اظهارنظر ها مغفول ماندآرام نگه داشتن فضاء برای یافتنراه حل جامع و عالمانه بود که نه تنها درزیر این همه تولید دلیل واتهام فراموش میگردید بلکه خود مردم وحتی مسئولان را درهراس می انداخت که نتوانند این بحران رامدیریت کنند.

آری میشود به صورت توصیه مردم را به نخوردن مرغ دعوت نمود و یا ازآنها خواست که به جایمرغ اشکنه بخورنداما این کارباید با اشاره به این نکته باشد که راه آینده روشن استو مطمئنا فعالیت مسئولان منجربه نتیجه خواهد شد کسی که نک پیکان اتهام زنی وزیرسئوال بردنش به سوی دست اندکاران مدیریتی جامعه می باشد با توصیه های خود بذرناامیدی در میان مردم را می افشاندکه به بارنشستن آن منجربه دور شدن مردم ازهمدیگر از طریق فکرکردن و تلاش نمودن برای مصون نگه داشتن خود از محرومیت می باشدویا دور شدن از مسئولان بدلیل باور نکردن وعده هایشان خواهد بود.

خوب درستوقت تعطیل نمودن فعالیت و مراجعه به خانه برای استراحت است و شما لقمه نانی بهدهان گذارده اید وسرتان را به بالش رسانده و می خواهید بدوراز قیل وقال زمانه دمیرا استراحت داشته باشید که کسی با آخرین توان بلندگوی وصل شده به باطری ماشینفریادمی زندکه سیب زمینی و سبزی و ...می فروشد وچون معترض می شوی که آخه مومن چهوقت این کاراست که در جواب می شنوی که ماشالله وضعتان خوب است و از وضع ما آدمبیچاره ها خبر نداری اگه مثل ما بودی مطمئن باش که توپ هم در می کردن از خواببیدار نمی شدی حال آنکه ایشان می توانند کارفروش دورگردانه را بعداز مثلا ساعتچهار به انجام برسانند.

همه اینتصاویر را از جلو چشمتان عبور دهید تا به این موضوع برسیم که فرصتی فراهم آمده وشما در جمعی حضور یافته اید که در آن برخی از مسئولان فرهنگی واجرایی شهر حضوردارند و شما با غنیمت دانستن وقت شروع به اعتراض وانتقادمی کنید که آقایان چرا دراین شهر هیچ یک از امور مدنی محقق نمی گرددو با آوردن مثال هایی مسئولان را موردخطاب قرارمی دهید که شما باید برای این مشکلات فکری اساسی بنماییدکه از آنان میشنوید که منتقدباید انصاف داشته باشد و یا نیمه پر لیوان را ببیندمثلا آیا شما کهبه موضوع سر و صدای زیاد فروشندگان دور گرد اعتراض دارید آیا می دانیدکه ما اگرمانع ازفعالیت آنها بشویم مغازه دار ها پوست مردم را با گران فروختن می کنندویابسیاری از آنها با بالا رفتن فشاربیکاری ممکن است که به خلاف بیافتند  واین جاست که سر در جبین می برید و می گویید که

چه گویمکه ناگفتنم بهتر است                             زبان در دهان پاسبان سر است 

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 334 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50

نمیدانم که چرا برخی از مسئولان وقتی در جایگاه مدیریت و تصمیم گیری قرار می گیرندیادشان می رود که خودشان هم شهروند بوده و باید در زمان اعمال قانون در کنار نگاهماموریت نگاه شهروندی هم به موضوع داشته باشند.مثلا امروز که در محل کارم حضورداشتم به یک باره جنب وجوش عجیبی را در بین مردم احساس نمودم که به سرعت خود را بهاتومبیل های خود می رسانندو چون اتومبیل من هم بیرون بود با کمی عجله خودم را بیبیرون از مغازه رساندم تا بدانم موضوع از چه قراراست که در میان تعجب و سئوال چرامردم اینگونه عمل می کنندمتوجه شدم که دو یا سه نفر از ماموران راهنمایی ورانندگیقبض جریمه بدست هر ماشینی را که پارک شده جریمه می نمایند که با دقت به ماشین خودمملاحظه کردم که روی ماشین من هم یکی از برگه های جریمه را الصاق نموده اند چوننزدیک ماشین شدم وبرگ جریمه را برداشتم کله ام سوت کشید چون دیدم که برگ جریمه چهلهزارتومانی را روی ماشین گذارده اند که این رقم می تواند معادل درآمد سه روز منباشد وبا عنایت به اینکه تا به امرو چنین شرایطی را تجربه ننموده بودم هرچقدرفکرکردم که چرا امروز مرا و دیگران را جریمه نموده اند متوجه تغییری در محیطپیرامون نشدم و از این روی خودم را به خودرویی که در آن دو مامور نشسته بودندرساندم و پس از سلام و علیک ازایشان پرسیدم که دوستان میشه که از شما بپرسم کهدلیل این جریمه چه می باشد که ماموری که در جه سرگردی داشت گفت دلیل نمی خواد شماخلاف کردید و ما هم اعمال قانون نموده ایم با شنیدن کلمه اعمال قانون که به شکلبسیار نابهنجاری از سوی مامور کنترل نا محسوس ترافیک در تلویزیون می شنویم و حکایتازاین می کندکه اینجا قلمرو من است و من می توانم بدون کمترین توجه به عجز و لابهمردم هرطوری که دلم خواست عمل نمایم بشدت احساساتی و هیجانی شدم اما به هر زحمتیبودبر عصبانیتم غالب شدم و گفتم جناب سر گرد کاری که شما انجام می دهیداعمال قانوننیست بلکه تنبیه مردم و یا ایجاد مزاحمت برای مردم است ایشان بدون اینکه دلیلیبرای بیان خودداشته باشندقاطع و بلادرنگ گفتندکه این برداشت شماست خلاف کردید ومجازات شدیدو حرکت نمودند و رفتند  ومن کهنتوانسته بودم عصبانیتم را فرو بخوابانم ومثل دیگرانی که برگ جریمه را در دستی میگیرندو برزمین وزمان و براین و آن فحش و لعن ونفرین نثار می کنند راه خود را پیشمی گیرندومی روندتا شاید خلاء ایجادشده در امرار معاش را به نحوی پر نمایندکه عمدهآن هم از طریق راه های نا صواب می باشد قفل مغازه را انداختم و با سوار شدن بهاتومبیلم راه مقرفرماندهی راهنمایی و رانندگی را در پیش گرفتم تا بلکه بدانم کهاولا علت این تغییر چه بوده و ثانیا بلکه سردربیاورم که منطق این نوع از اعمالفشار چه می باشد که چشمتان روز بد نبیندکه پس از ورود به جلو در ریاست راهنمایی ورانندگی متوجه شدم که ای بابا همان افسر داخل اتومبیل پلیس همان فرماندهراهنمایی  رانندگی است ایشان با دیدن منگفتند آقا برگ جریمه تغییر داده نمی شود به خودتان زحمت ندهید ومن هم با کمی تاملو قورت دادن آب دهان گفتم جناب سرگرد ظالم ها همیشه این گونه مستبدانه عمل می کنندواین گونه مطلق حرف می زننداما صبر کنید بلکه من برای کار دیگری آمده ام وپسازآنکه خودم را معرفی کردم وعنوان داشتم که خبرنگارم وفعالیت مطبوعاتی دارم و آمدهام که ازشما درخصوص فلسفه به اصطلاح اعمال قانون توضیحاتی بخواهم در را بازنمودندومن هم وارد شدم وایشان گفتندکه برادرعزیز قانون را قانون گذار می نویسدو اجرا واعمال آن را به دوایر خاصی ابلاغ می کند و من مامورم که قانون را به اجرا دربیاورمو ازاین بیشتر توضیحی ندارم شما اگر شکایتی دارید پیش قانون گذاربروید تا بلکهبرای عموم مردم هم بشود کاری صورت گیرد.من با شنیدن این کلام که بیشتربه از سر واکردن شبیه بود تکانی به خودم دادم تا راه را کج کنم و به پیش فرمانده نیرویانتظامی بروم و از برخورد بد نیروی زیر دستشان شکایت بنمایم ولی کمی تامل نمودم وگفتم دوست گرامیم (به ایشان گفتم شما را برادرصدا نمی کنم چون شما را با حرف هاییکه زدید همفکرو هم عقیده نمی یابم )دراسلام زمانی که اجرای یک اصل دینی مطرح میشود ابتدا الزاماتی درفرد باید فراهم گردد وسپس مکان و محلی برای آن موضوع آمادهشود مثلا شما برای خواندن نماز جماعت و یا جمعه بایدبه مسجدو یا مصلی بروید آریاگرچنین مکان هایی آماده نباشدمی توان در خیابان هم خواند یعنی اگر مسجد نباشد وشما درخیابان بخواهیدنماز بگذارید مردم باید این کار شما را تحمل بکنند در موضوعپارک اتومبیل هم موضوع شباهت به این موضوع دارد یعنی زمانی که قانونی برای شهر وتسهیل ترافیک در آن نوشته می شود ابتدا بایددر آن شهر امکانات شهری تامین وتعبیهشده باشد تا مردم برای رفع نیاز مندی های آن بدانجا هدایت شوندو آنگاه که کسینخواست و یا تمرد نمود با اعمال قانون اورا به رعایت وا دار نمایند نه اینکه اسمیک جا را شهر بگذارند و عده زیادی مردم را به نام شهروند درآن واردکنند و به هریکاز آنها هم اتومبیل به قیمت های سنگین بفروشندو از سوی دیگر تعدادی هم نام دزد وسارق بیابند و بتوانندبا استفاده ازامکانات مختلف اتومبیل مردم را بدزدند وبا اینحال اگرفردی خواست اتومبیل خود را نزدیک محل فعالیت خود پارک کند به سرعت بافرستادن ماموراو را تنبیه نمایندکه چرا قانون را رعایت ننموده ای مسلم است که چنینعملی نام اعمال قانون نمی یابد بلکه بایدبه آن تنبیه کسانی نام نهادکه نام شهروندبه خود گذارده اند ومطمئنا کسی که عامل چنین اقدام وتنبیهی می شود از نظر شرعی واخلاقی ضامن است و در دادگاه الهی موردمواخذه واقع خواهد شد.ایشان با شنیدن حرفهای من کمی در خود فرو رفتند وگفتند تو فکر می کنی که من به عنوان مسئول ترافیک درخصوص ایجادپارکینک و یا اصلاح مهندسی معابر با مسئولان شهر ازجمله شهردار صحبتنکرده ام ویا نامه هایی برای این منظور نفرستاده ام زمانی که نمی کنند ویا نمی سازندمنچکار می توانم بکنم من گفتم پس شما قبول دارید که در موضوع ترافیک شهری با مشکلاتفراوانی روبرو هستیم اگراین را قبول داشته باشیدکار شما سختتر می شود شما که میدانید مردم گناهی ندارند و این مسئولانندکه مقصرند باید کاررا جدیتردر خصوصمسئولان پیگیری نمایید مثلا از دست شهرداری که پارکینگ نمی سازد و در عوض از محلکسر پارکینگ میلیاردها تومان پول به جیب می زند وبایدازآن محل پارکینگ عمومی بسازدونمی سازد شکایت بنمایید ودربرابرآنانی که می خواهندمردم را زیرفشارقراردهندمقاومتبکنید من اگر جای شما بودم به ماموران زیر فرمانم دستورمی دادم تا اتومبیل ها را بهخاطر پارک جریمه ننمایندتا با ایجاداخلال در امور شهر مسئولان شهر و استانبدانندکه اشکال کاردرنزد شهرداری می باشد که برای مردم پارکینگ نمی سازد در صورتیکه شما با اعمال فشاربه جای اعمال قانون به مردم آنها را واداربه رعایت اصولی مینمایید که وظیفه ای دراین خصوص ندارنددر چنین حالتی مطمئن باشید که شما ازمحلایجادمزاحمت ومحرومیت و یا اعمال فشار به مردم مقصر می باشد وازسوی دیگر نقص وکمبودشهررا پوشش می دهید و به خاطر چنین کاری اگر در این دنیا کسی نباشد که شما راتنبیه نماید مطمئن باشید که خداونددر آن دنیا از گناه شما نخواهد گذشت وپس از گفتناین جملات راهم را به سوی فرمانداری کج نمودم تا ازایشان دراین خصوص توضیحاتیبخواهم که متاسفانه به خاطر اینکه در ماموریت بودند نتوانستم به ملاقتشان نایل شومو امید وارم که فردا بتوانم در موقعیتی ایشان را ملاقات کنم و به عنوان مدیر عالیدولت توضیحات ایشان را دراین خصوص بشنوم 

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 231 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 13:50